اخیرا کلیپی از یک بازیگر طنز در مورد برجام پخش شده با این مضمون: شنبه نشست اضطراری برجام
یکشنبه؛ توافق در دسترس است
دوشنبه؛ امیدی نیست
سه شنبه؛ روزنه امیدی پیدا شده
چهارشنبه؛ چند دقیقه تا توافق
پنجشنبه؛ موانع جدید مذاکرات را متوقف کرد
جمعه؛ هیات ها بازگشتند
و....
و این حکایت برجام ماست که در دولت جدید ۱۶ ماه است به همین روال ادامه دارد.
اینکه برجام چیست و چه معایب و محاسنی دارد موضوع بحث ما نیست، اما با کمی دقت پی خواهیم برد که چه کسانی خواهان ثمر بخشی آن و چه کسانی مانع از تحقق آن هستند.
برجام تحت هر شرایطی باید متضمن منافع کشورمان گردد و اجرای آن کاستی ها و فشارهای چند ساله را جبران کند، اما خوب واضح است که کاسبان تحریم مانع از اجرای آن هستند(هم داخلی و هم خارجی).
«میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه در مقر سازمان های بین المللی مستقر در وین در بین دیپلمات های حاضر در مذاکرات تاکنون بیشترین اظهار نظرها را درباره مذاکرات برجامی داشته و با بیانات "یکی به نعل یکی به میخ" دهها بار بذر یاس و امید در دلها کاشته است.
او اخیرا گفته است؛ متن سند احیای برجام تقریبا به طور کامل مورد توافق قرار گرفته و می توان گفت که تقریبا به طور کامل توافق شده است.
به گفته او، ایران تنها در مورد چند کلمه از متن، سؤالاتی را مطرح کرده است. ولی او مانند همیشه گفت که همین چند کلمه می تواند مانعی برای توافق باشد، همانگونه که پیش از این هم در جریان مذاکرات وین رخ داده بود.
اولیانوف اظهار امیدواری می کند؛ این اتفاق نیفتد زیرا به اعتقاد او این یک سازش خوب و مورد رضایت همه طرفین است.
«ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت امور خارجه چین نیز در مطلبی که در صفحه توییتری خود منتشر کرد، با انتقاد از سیاست های تحریمهای ایالات آمریکا از خسارات هنگفتی که تحریمهای واشنگتن علیه ایران به وجود آورد، سخن گفت.
او نوشت: «ایالات متحده، امپراطوری تحریمها است! تحریمهای آمریکا که دولت دونالدترامپ (رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده وضع کرد، دستکم 200 میلیارد دلار خسارت اقتصادی به ایران وارد ساخت».
اما اروپاییان هرگز به صورت آشکار از زیان های ایران سخنی نمی گویند آنها متن توافق اخیر را خیلی خوب ارزیابی می کنند ولی هیچکدام نمی گویند آیا طرح، متضمن خواست جمهوری اسلامی ایران هم هست؟
به ادعای اولیانوف در آینده هیچ مذاکره طولانی مدتی وجود نخواهد داشت ولی ایران ممکن است اصلاحاتی را برای متن نهایی به غرب پیشنهاد کند.
این سومین یا چهارمین متن نهایی توافق است که از ماه مارس (اسفند) به این سو انجام می شود.
در این حال روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از یک دیپلمات اروپایی مدعی شدکه اتحادیه اروپا در مورد موضوع پادمان پیشنهاداتی ارائه کرده است، اما آنچنان که از گفته دیپلمات ایرانی بر میآید، این پیشنهاد باید برای ایران اطمینان آور باشد و از سوی دیگر همه موضوعات مورد بحث در وین را در بر بگیرد.
آخرین دور از گفت وگوها برای رفع تحریمها، در حالی هفته گذشته در وین به پایان رسید که ایران اعلام کرده بود در مورد ادعاهای سیاسی مرتبط با مسایل پادمانی، تحریمها و همچنین تضمین معتبر، گفت و گو خواهد کرد.
اطلاع رسانی ضعیف ، ناقص و کلیشه ای در این باره موجب شده هرکس برای خود تحلیلی ارائه دهد و افرادی هم شعار زنده باد و مرده باد سر دهند.
در این حال از دفتر رییس جمهوری خبر می رسد که آقای رییسی «در همه گفت و گوهای تلفنی با رؤسای جمهوری فرانسه، روسیه و چین، قاطعانه گفته است فقط زمانی که ادعاهای پادمانی حل و فصل و بسته شود، توافق نهایی قابل دست یافتن است.»
منابع آگاه هم می گویند؛ ایران در حال بررسی پیشنهادهای دریافتی است تا نسبت به تامین خواسته های خود اطمینان حاصل کند و از سوی دیگر همه موضوعات مورد بحث در وین را در بر بگیرد.
پر واضح است که کشورهای حاضر در مذاکرات هرگز عاشق چشم و ابروی ما نیستند، هر کدام به منافع خود فکر می کنند و بر آنند که از این نمد چگونه کلاهی نصیبشان خواهد شد.
چین و روسیه اگر مانع نباشند قطعا تلاشی هم نمی کنند چون روابط اقتصادیشان با ایران محفوظ است و اینکه اروپاییان تلاش مضاعف دارند برجام را به سرانجام برسانند می خواهند وارد اقتصاد ایران شوند.
غربی ها برای اعلام توافق عجله دارند زیرا می دانند اگر برجام به نتیجه نرسد، رابطه اقتصادی ایران با چین و روسیه پایدار خواهد ماند و این آنانند که سود سرشار اقتصادی منطقه خلیج فارس را از دست خواهند داد، ولی یا نمی خواهند و یا نمی توانند واضح بگویند زیان هایی که تا اینجا ملت ایران دیده است، چه می شود و اگر بار دیگر دولتی در آمریکا روی کارآمد و قرارداد را نادیده گرفت پشتوانه دفاع از منافع ایران کجاست؟
درس عبرت ما در توافق برجام این بود که هرگز نباید به مذاکره و توافق با دولتهای بدعهد و خبیث اعتماد کنیم، باید قاطعانه مطالبه گر ضمانت بدعهدی ها باشیم.
وقتی معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا وقیحانه می گوید؛ رییس جمهوری و وزیر امور خارجه فقط توافقی را می پذیرند که ما تعیین کنیم در راستای منافع ملی آمریکا هست یا نه ، بجا و ضروری است ما نیز مُصِّر به تامین منافعمان باشیم.
در داخل کشور هم موافقان و مخالفان برجام کم نیستند، موافقان عامه مردمند که فشار اقتصادی آنان را درهم شکسته است، آنها بدون توجه به نیات شوم بیگانگان اعتقاد دارند برجام به هر صورت باید اجرایی و کشورمان از زیر فشارهاخارج شود و بهانه ای برای فقیر ماندن وجود نداشته باشد.
مخالفان برجام نیز دو گروهند، اول آگاهان و دلسوختگان واقعی که واقعیات بیگانگان را می دانند و به خود حق می دهند نسبت به نیاتشان سوء ظن داشته باشند ولی گروه دوم دلالان تحریمند که می دانند ثبات کشور و رونق اقتصادی مساوی است با نابودی و زوال آنان ! و بدیهی است با هر ترفندی مخالف ثبات باشند.
اینجا حجت بر خادمان و سربازان ملت تمام است، باید بدون توجه به جوسازی ها، تحریک ها و لطایف الحیل آنان، تمام جوانب را بسنجند و آنچه را به سرانجام برسانند که منافع ملت در آن است نه منفعت یک قشر و گروه خاص.
وقتی سرتیتر یک روزنامه به طور تلویحی رییس جمهوری را تهدید می کند و هشدار می دهد که اگر چه بشود چه خواهد شد، آقای رئیسی باید بدون تاثیر پذیری درباره پیامد های احتمالی ، هر تصمیمش محصول نظرات منصفانه کارشناسان باشد نه باج دهی به تندروهای بی مسوولیت! زیرا به گفته یکی از سیاسیون ، روزی که مشکلات سرازیر شود، آنان پنهان می شوند و شما پاسخگو.
در پی حمله « هادی مطر» یک مرد ٢۴ ساله آمریکایی اهل « فرویو» در نیوجرسی به «سلمان رشدی» نویسنده مسلمان! هندی الاصل انگليسی در شهر« شاتاکووا» در غرب نیویورک، و مضروب و مجروح کردن رشدی ، رسانه های غربی هجمه تبلیغاتی گسترده ای را آغاز کرده اند تا القاء کنند که ضارب تحت تاثیر فتوای امام خمینی (ره) دایر بر مهدورالدم بودن رشدی، اقدام به مضروب کردن او کرده است و حال آنکه پلیس ایالت نیویورک گفته است : « نشانه ای از انگیزه ضارب پیدا نکرده است.»
فتوای مرحوم امام، یک حکم دینی است و مانند سایر فتاوای رهبران دینی در همه ی ادیان ، تکلیفی بر مقلدین است.
واقعه مجروح شدن رشدی و پیش از آن موارد پرشماری از اهانت به مقدسات دینی و ادیان الهی در غرب ، بار دیگر موضوع آزادی بیان و پارادوکس رفتاری دولت های این حوزه را به چالش کشیده است.
سلمان رشدی در کتاب « آیات شیطانی» اش به شکلی غیر قابل اغماض و گذشت، به اسلام و به ساحت مقدس رسول الله الاعظم حضرت محمد مصطفی (ص) و اهل بیت آن حضرت جسارت کرده است. این برداشت مسلمانان و علمای آن ها در تمامی جهان اسلام از کتاب آیات شیطانی است و محدود به ایران هم نبوده و نیست.
غرب و بطور خاص آمریکا، انگلیس و فرانسه در ماجرای سلمان رشدی و قبل و پس از آن از جمله در چاپ کاریکاتورهای توهین آمیز به ساحت گرامی پیامبر اسلام(ص) ، به بهانه و ادعای آزادی بیان، او را تحت حمایت گرفتند، حال آنکه در همین کشورها کوچکترین ابراز تردید مثلا در مورد سوژه هولوکاست تحمل نمی شود و زندان و جریمه نقدی در پی دارد.
سابقه هتک حرمت به قرآن و پیامبر(ص) مربوط به این چند سال اخیر نیست و سال هاست که جریان های افراطی ضد اسلام و حتی تمدنی غرب در صدد هستند تا به شکل های مختلف به دین اسلام و پیامبر اعظم (ص) توهین کنند و سوزندان قرآن و توهین به مقدسات اسلامی در آلمان در دو هفته پيش، از نشانه های تازه آن است. اینگونه رفتارهای افراطی و موهن در دنیایی که به آزادی بیان مشهور شده است، مسبوق به سوابقی طولانی است.
اگر بخواهیم به جریان ماجرا و در دوره معاصر نگاهی بیندازیم، قدیمی ترین و نام آشنا ترین اقدام اینچنینی مربوط به سلمان رشدی در سال ۱۳۶۷ هجری شمسی بوده است، سالی که این نویسنده بریتانیایی- هندی کتاب ضد اسلامی «آیات شیطانی» را نوشت و در آن شخصیت پیامبر اسلام (ص)، صحابه و همسران وی را در قالب انسانهای دیگر اما با همان نام یا نامهای مشابه، مورد اهانت قرار داد. در همان سال امام خمینی (ره) پس از هفته ها اعتراض و اجتماع مسلمانان در گوشه و کنار دنیا و از جمله در شهرهای اروپایی و درخواست از رهبران غرب برای برخورد قانونی با رشدی و بی پاسخ ماندن آن و در مقاطعی حتی دفاع از او زیر عنوان آزادی بیان، فتوا به مهدورالدم رشدی دادند. فتوایی که همچنان معتبر است و چون فتوای یک عالم و مرجع دین است، هیچ فقیه دیگری نمی تواند حکم به ابطال آن بدهد.
ادعای آزادی بیان غربی ها همواره جزء شعارهای پرطمطراق و جذاب آنها بوده است که اگر چه برخی از رفتارهای نابخردانه همچون توهین به مقدسات مسلمانان را با آن توجیه می کنند، اما رفتارشناسی خود آنها حاکی از آن است که هرگز در این شعار و ادعای خود صادق نیستند، چرا که سردمداران غرب در حالی آزادی بیان را مجوزی برای انتشار آزادانه مضامین اهانت بار نسبت به پیامبر مکرم اسلام (ص) می دانند که در این کشورها ، هیچ کسی حق ندارد نسبت به وقوع برخی سوژه های تاریخی کوچکترین شک و تردیدی روا داشته و موضعی غیر از مواضع رسمی دولتی اتخاذ کند. به همین دلیل بود که « روژه گارودی» ، فیلسوف ومورخ مسلمان فرانسوی که طی چندین کتاب و مقاله از جمله کتاب تحقیقی «اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل» در واقعیت داشتن داستان هولوکاست تشکیک کرده بود، بدون در نظر گرفتن حق آزادی بیان او و بر اساس قانون «فابیوس - گسو» محاکمه و مجازات گردید.
غرب از مفهوم آزادی بیان برداشت غلطی دارد؛ آزادی بیان به معنی توهین به مقدسات یک آیین الهی و شخصیت ها و رهبران آن نیست و این موضوع فهم نادرست از آزادی بیان است که امروز در غرب شاهد هستیم.
يكي از نكات مهم در باب ريشههای توهين که محدود به پيامبر اعظم(ص) و مقدسات اسلامی نبوده، اين است كه ستيز غرب با ديگران، صرفاً با مسلمانان نبوده است؛ بلكه با مسيحيان غيرغربی نيز بوده است و اساساً به نظر مىرسد كه دنياى غرب به موجب هژمونی فرهنگ سكولار غرب در آن، دغدغه دينى ندارد؛ بلكه پايه تصميمات دينى آن نيز سياسى است.
درگيریهای مذهبى ميان مسيحيان امپراتورى بيزانس (روم شرقى ) و امپراتورى روم غربى قبل از آغاز جنگهای صليبی ، نمونه بارزی از اين عدم تفاهم غرب با همكيشان غير غربى بوده است. مسيحيان روم غربى اساساً نتوانستند مراسم مسيحي در كليسای روم شرقى را فهم و درك كنند، همانطور كه آنها نمی توانستند باور كنند كه بدون مسيحيت كاتوليك مىتوان شهر مجللی مانند قسطنطنيه داشت. نكته مهم ديگر در باب ريشههای توهين به پيامبر اعظم(ص) آن است كه اهانت به مقدسات در غرب جديد هم محدود به اسلام نمىشود ، بلكه بسيارى در محافل آكادميك و در محافل فرهنگى غرب نسبت به مقدسات مسيحی نيز به طور صريح اهانت مىكنند كه نمونه آن را در فيلم «آخرين وسوسه مسيح» مىتوان مشاهده كرد.
اين اهانتها بدان سبب است كه اصولاً تقدسات ماهيت قدسی خود را در غرب از دست داده و بدل به امرى مادى با كاركردهای دنيوی شدهاند.
به نظر مىرسد ؛ علاوه بر تناقضآلود بودن موضوع «آزادى بيان» كه براى تأمين كرامت انسانى در غرب مورد تأكيد واقع شده و در عين حال با آزادى در توهين به ديگران، خلط شده است، بايد ريشههای اين نوع از توهين را در رسانههای غربی جستوجو كرد که بسیار تحت تاثیر صهیونیسم هستند.
نه فقط از منظر تعالیم و اعتقادات دینی، که در حقوق عرفی و وضعی اغلب کشور ها و نیز در اسناد فرادستی حقوقی مانند میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل توهین و هتک حرمت ادیان و پیروان آن ها محکوم است.
اهانت به پیامبران الهی(ص) نقض آشکار بند سوم از ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل است. مواد ۱ و ۱۸ اعلامیه حقوق بشر توهین به مقدسات را مردود دانسته است.
آزادی بیان در مجموعه اسناد حقوق بینالملل و حقوق بشر بدون حد و مرز نیست؛ آزادی بیان در حقوق بینالملل موضوع مسئولیتها و تکالیف است و به ناچار محدودیتهایی را متحمل میشود. بند ۳ ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی به صراحت توهین به مقدسات را ممنوع اعلام میکند. در بند ۲ این ماده آزادی بیان را مستلزم تکالیف و مسؤولیتهای خاص بیان میکند و تابع محدودیتهای معین میداند و آن را برای امور مهمی چون احترام به حقوق یا حیثیت دیگران، حفظ امنیت یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی لازم میداند. بند۲ ماده ۲۰ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی نیز برای آزادی بیان محدودیتهایی را ذکر کرده و مقرر داشته هرگونه تبلیغ برای جنگ به موجب قانون ممنوع است و هرگونه دعوت و ترغیب به کینه و تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی که باعث تحریک و خشونت گردد، به موجب قانون ممنوع است.
بسیاری از کشورها در قوانین خود در جهت حمایت از حقوق مذهبی دیگران یا حفاظت از نظم و اخلاق عمومی توهین به ادیان و پیروان آن ها را جرمانگاری کردهاند؛ مواد ۱۸ تا ۲۰ اعلامیه حقوق بشر به آزادی بیان و عقیده میپردازد و محدودیتهای آن را در ماده ۲۹ بیان میکند. علاوه بر آن بند اول ماده ۵ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی نیز به این موضوع اشاره دارد. مواد ۲ و ۳ قطعنامه شماره ۶۰/۱۵۰ مجمع عمومی سازمان ملل نگرانی خود را نسبت به تشدید حملات توهین آمیز به ادیان و اینکه اقلیت مسلمانان را بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر به عنوان یک نژاد و مذهب معرفی کنند،همچنین نگرانی عمیق خود را نسبت به برنامههایی که گروهها یا سازمانهای افراطی در جهت توهین و افترا به مذاهب تعقیب میشود به ویژه هنگامی که این اقدامات به وسیله حکومتها حمایت میگردد اعلام میدارد.
برای نسل من ، هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران اسلامی نه یک واقعه ، که از دل آن هزاران هزار خاطره بیرون آمده باشد ، که ما با آن زندگی کردیم ، بزرگ شدیم و حتی هویت یافتیم . جنگ همه اش خاطرات تلخ نبود ، از دل آن درس ها و پندهایی برای فردی چون من بیرون آمد که اگر خوب آنها را می دیدم و یا حتی اگر آنهایی را که هنوز هم وجود دارد و می شود نشانه هایی از آنها یافت ، ببینم ، همه ی وجودم را متحول می کرد . یکی از آن خاطرات همیشه در یاد من ماندنی ، در 26 مرداد سال 1369 رقم خورد، روزی که نخستین گروه ازآزادگان سربلند از صد دام رستن و من دیدم ، مردان مردی را که همیشه عمرم ، سرم را به جهت افتخارهایی که آنها برایم کسب کردند ، بالا می گیرم.
وصف احوالات من و دوستانم در آن روز برایم حتی همین الان هم بسیار دشوار است . بعد از آزاد سازی خرمشهر ، این روز قطعا معدود روزی بود که از ابتدا تا به انتهای آن برنامه خبری را با شور و نشاط خاصی پوشش می دادیم . تیم ما را دوستانی از تهران و همکاران داوطلب از مراکز ایرنادر چند شهر از جمله مشهد و عزیز از دست رفته ما « عباس امیریان» تشکیل می دادند. ماموریت ما پوشش ورود آزادگان به کشور بود. شب قبلش به کرمانشاه رفتیم . زنده یاد «علیرضا خزایی» رییس وقت ایرنا مرکز کرمانشاه همه ی هماهنگی ها را برای رفتن ما به نوار مرزی صورت داده بود ، اما کافی نبود و ما باید در آن روز پر از نشاط و شادی که نیروها هم به جهت احتمال رخنه دشمن بعثی و مزدوران منافق ، مراقبت های خود را تشدید کرده بودند ، هماهنگی های به علاوه ای را صورت می دادیم . تا به قصر شیرین مشکل عمده ای نبود . چند دژبانی را رد شدیم و برگه های ماموریت ما و کارتهایی که به همراه داشتیم ، کافی بود . از آنجا به بعد بود که مشکل پشت مشکل ، مساله پشت مساله ...
نیروهای عراقی هنوز در خاک ما بودند و ما برای رفتن به نوار مرزی باید از میان آنها رد می شدیم . نیروهای سازمان ملل هم در منطقه مستقر بودند. چند بار مامورین خودی مانع رفتن ما به مرز شدند و یکی دوبار هم نیروهای سازمان ملل را بهانه کردند که ما هم هر بار پارتی ای چیزی تراشیدیم و خلاصه آنقدر رفتیم و رفتیم تا جایی رسیدیم که دیگر تا مرز فاصله نبود و نیروهای عراقی کاملا در آن مستقر و امکان پیشروی نداشتیم . علی فریدونی همکار عکاسم روی سقف ماشین ضرب گرفته بود و یک آواز پراز شعار عراقی را با تغییراتی معنایی و مفهومی – فرض کنید ببخشید ها پر از فحش و پر از نیش و کنایه خطاب به صدام - می خواند و عراقی ها که نمی فهمیدند او چه می گوید فقط چون اسم صدام را می شنیدند ، لذا دست خود را به نشانه تشکر تکان می دادند !
فرمانده سیاه چهره و سبیل گنده عراقی که روی شانه هایش پر از انواع نشان نظامی بود ، با یک مشت سرباز واقعا خسته و از پای افتاده جلوی ما را گرفته بود . حالا بین ما چند نظامی ارشد هم بودند . سردار قربانی یکی از آنها بود . آن زمان هنوز در سپاه درجه رسم نشده بود . فرمانده عراقی می گفت که اسرای ایرانی را در خاک ایران تحویل می دهیم و یادم هست که سردار قربانی چنان به او توپ و تشر زد که او سرجایش نشست . به او قواعد کار براساس کنوانسیون ژنو را تذکر داد و من هم آنرا ترجمه کردم و به علاوه یکی دوبار آن فرمانده سبیل گنده وقتی صدایش را بلند کرد ، به او گفتم ؛ هیس ! می دانی که دارای با کی صحبت می کنی ؟ و بعد برایش توضیح دادم که او سردار قربانی است و در جنگ چه ها کرده و او هم ظاهرا سردار را می شناخت ، ساکت شد.
بعد از کلی صحبت عراقی ها رضایت دادند که ایرانی ها برای نظارت بر انتقال آزادگان به مرز نزدیک شوند. در این جا باید بگوییم وقتی در آن ساعت اول صبح داشتیم قصر شیرین را ترک می کردیم ، دسته نظامیان را دیدم که برای اجرای سرود به افتخار آزادگان در حالت خبر داد ایستاده بودند .
براساس برنامه ریزی ها ! آزادگان باید در ساعات اول روز وارد خاک ایران می شدند و بعد به قصرشیرین می آمدند و در آنجا توسط مرحوم دکتر حبیبی معاون اول وقت رییس جمهوری استقبال می شدند . به افتخار آنها سرود ملی نواخته می شد و چه و چه – تلویزیون هم بر همین اساس بود که ساعت 14:00 آن روز در یک گاف خبری بزرگ! از ورود اولین گروه آزادگان به کشور خبر داد در حالی که در آن ساعت حتی یک اسیر از دو طرف مبادله نشده بود ! این کار صداو سیما باعث آن شد تا یقه ما گیر مسئولین حاضر در محل بیفتد و ما هم کلی زحمت کشیدم و یک به یک را قانع کردیم که برادر ما از ایرنا ، خبرگزاری جمهوری اسلامی هستیم ونه از صدا و سیما
القصه ! وقتی به مرز رسیدیم ، چادرهایی را دیدم که برافراشته بودند و در گرداگرد همه ی آن ها سربازان عراقی تماما مسلح ! و افراد صلیب سرخ و سازمان ملل که با نشان های خودشان دائما در رفت و آمد بودند .
اولین آزاده ای که ما را دید به یکباره تکبیر سر داد و بدنبال آن سرها بود که از لابلای چادرها بیرون آمد و فضای منظریه – نقطه مرزی ایران و عراق را به لرزه در آورد . اشک امانم نمی داد . آنقدر چشمهایم را با آستین پیراهنم پاک کرده بودم که کاملا فرصت نمی یافت حتی در آن گرمای شدید منطقه خشک شود. آزاده ای به یکباره فریاد کشید : درود بر خمینی (ره) سلام بر خامنه ای و دست برد زیر پیراهنش و عکسی از امام را که روی پارچه ای کشیده بود بیرون آورد و در هوا تکان می داد . عراقی ها خیلی سعی کردند آنرا از او بگیرند ولی بیم داشتند که به واکنشی از سوی آزادگان ایرانی آنهم در حضور نیروهای سازمان ملل و صلیب سرخ منتهی شود.
اوایل عصر بود که صلیب سرخ شروع به معاینه آزاده ها ایرانی و اسرای عراقی برای مبادله کرد. همان قدم اول چند اسیر عراقی گفتند که نمی خواهند برگردند و به ایران پناهنده شدند. صلیبی ها هر چی از آزاده های ایرانی پرسیدند و پیشنهادهایی را هم مطرح کردند آنها یک صدا و جملگی گفتند که نه! خواهان بازگشت به ایران هستند.
اولین آزاده ای که به خاک ایران پاک گذاشت همان نقطه صفر صفر مرزی به زمین افتاد و خاک وطنم را که جانم فدای آن و او، دلاور مرد دوران باد ، بوسید . بعدی و بعدی هم همینطور ، خدا گواه است که زمین از اشک آنها خیس شده بود . سربازانی عراقی که تحویل می شدند، ای! بعضی ها یک صدامی می گفتند و می رفتند و سوار اتوبوس می شدند . عراقی ها خیلی کم آورده بودند همان جا و جلوی ما و البته قبل از آنکه روی نوار دوربین های خبری ضبط شود، چند نفری از اسرایشان را وادار کردند که به زمین بیفتند و خاک کشورشان را بوس کنند.
تحویل اسرا و آزادگان ساعتهای زیادی طویل کشید اولین گروه آزادگان ایرانی دم عصر بود که سوار اتوبوس راهی قصر شیرین شدند . اینجا بود که حالا دیگر کردهای غیور ایرانی اجازه عبور اتوبوس ها را نمی دادند . قدم به قدم کردها صف کشیده بودند و جلوی اتوبوس ها دست در دست هم رقص کردی می کردند و بنا بر سنت کردی با آب و برنج به استقبال آزادگان آمده بودند. همه ی نظم مراسمی که از صبح برای آن برنامه ریزی شده بود، بهم خورد . ساعت ها کشید تا اولین اتوبوس به قصر شیرین برسد .
بعد از آن تا روزها کارما گزارش بازگشت آزادگان بود. به بسیاری از خانواده ها با تلفن خبر بازگشت فرزندانشان را دادیم .
یک سال بعد از در ورودی ایرنا اطلاع دادند که فردی از اصفهان به دیدن شما آمده است . با او تلفنی صحبت کردم .گفت که تو همان کسی هستی که خبربازگشت پسر من را دادی و من بعد از یک سال پرس و جو آدرس تو را پیدا کردم و حالا برای تو شیرینی آن خبر خوش را آورده ام . آن گز اصفهان شیرین ترین شیرینی همه ی عمر من بود.
آقای رییس جمهوری ! مردم ما فقیرند نه گدا! اجازه توهین به آنان را ندهید، نگذارید شأن و منزلتشان بیش از این شکسته شود.
آقای رئیس جمهوری! صحنه هایی که گاه در معابر دیده می شود، نشان می دهد که کرامت انسانی در بین مردم کمرنگ شده و بسیاری از آنان بشدت مورد اهانت قرار می گیرند.
هر روز و در خیلی جاها افرادی مشاهده می شوند که هرگز جایگاهشان آنجا نیست، اما جبر روزگار و از روی ناچاری آن ماوا را برگزیده اند.
آنان فقیرانی آبرومند هستند که تورم لگامگسیخته و گرانی مایحتاج از جایگاه واقعی دورشان کرده است.
دست فروشی در حد یک سرمایه چند هزار تومانی ، سکنی در مکانی دور از منزل واقعی، گاز زدن به لقمه نانی در کنار خیابان و پیاده رو و آمادگی برای امورخدماتی و کارگری بدون آنکه توانی داشته باشند!
دست فروشی، خدمات منزل، کارگری و... هرگز نه جرم بوده و نه عار! اما گفته می شود: هرکه را از بهر کاری ساخته اند.
معلمی که روزی کلامش احیاگر ذهن های خفته بود و کارمندی که روزی با تلاشش چرخ اداره ای را می چرخاند، شایسته نیست دستمال روی صورت بگیرد و آدامس و جوراب بفروشد.
پیرمردی که عمر و توانش سپری شده، روا نیست تا دیروقت با خودروی قراضه اش از این گوشه شهر به آن گوشه به دنبال مسافر برود و در آخرهم همه درآمد روز را خرج ابوقراضه اش بکند . این امور یعنی شکست کرامت و منزلت انسانی!
ملت ما را فشارهای اجانب فقیر کرده اما آنان گدا نیستند و به قول شاعر: من آن گلبرگ مغرورم که می میرم زبی آبی - ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی گردم. گرسنگی و تشنگی آری اما گدایی هرگز!
جانسوز تر از اینها زمانی است که برخی مسئولان! آنها را با گدایان اشتباه می گیرند و گاه در افاضات و مصاحبه هایشان مطالبی را بیان می کنند که گویا آنها اربابند و سایرین گدایان درگاهشان!
جهت اطلاع این قوم، گدا کسی است و فقیر کسی دیگر! گدا آن است که دنیا از او دست برداشته، و فقیر آن است که او دست از دنیا برداشته است.
سزاوار فقیر همان درد بی چیزی است، اگر چه فی الجمله دردی می یابد، اما به آن راضی و خوشنود است و راضی به رضای خداست.
فقیر ، زیاده طلب نیست، هر چه به او رسد قانع است و به همین جهت قطع طمع از خلق می کند. و التفاتی به آنچه در دست مردم است، ندارد اما گدا چنین خصایصی ندارد و همواره دست دراز به دور از کرامت انسانی، برای کسب درآمد بیشتر به هر شیوه ای متوسل می شود.
فقیر" كسی است كه در زندگی خود كمبود مالی دارد، هر چند كسب و كاری داشته و به آن مشغول باشد، اما آنقدر محتاج نیست که زمینگیر محسوب شود. لذا هرگز از كسی سؤال و گدایی نمیكند، اما "مسكین و گدا "كه نیازش شدیدتر و دستش از كار كوتاه است و به همین جهت از این و آن سؤال و گدایی میكند. بنابراین اگر جبر زمانه و درد و رنج تورم و گرانی، افرادی را زمینگیر کرده کسی حق ندارد "گدا" فرضشان کند و اگر خدمتی برایشان انجام می شود، با منت باشد.
توجه رییس جمهوری عزیز را به این نکته جلب می کنم که اگر شأن و کرامت مردمی شکست! هیهات از وصل و پینه اش.
در جریان افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان و همسان سازی و رتبه بندی فرهنگیان و سهمیه بندی مرغ و تخم مرغ(چند ماه پیش) و بحث یارانه ها به کرات مصاحبه ها و گفته های توهین آمیز از سوی مسئولان ناآگاه و بی مسئولیت پخش می شد.
من در انتخابات ریاست جمهوری به جناب رئیسی رای ندادم، اما با افتخار او را رئيس جمهوری کشورم می دانم، چرا که برگزیده اکثر ملت است و الحق هم نشان داده برغم مشکلات عدیده بر حل مشکلات تاکید دارد، اما کافی نیست ، او نباید پشتوانه مردمی را از دست بدهد. رئیس جمهوری نشان داده که بر تعهداتش استوار است، لیکن گاه در بدنه دولت اعمالی صورت می گیرد که با منش او فرسنگ ها فاصله دارد.
پیشنهاد می کنم اجازه بیان هرمطلب بدون پشتوانه ای را منع کند و هیچ بی مسئولیتی حق تحقیر مردم را نداشته باشد. مصاحبه ها محدود شوند و هرکس مجاز باشد صرفا در حوزه مسئولیتش حرف بزند تا برای هر نکته اش پاسخگو باشد که اگر چنین شد، مردم را همان درد نداری بس! یا علی
عصر روز چهارشنبه 19 مرداد ماه، معاون امور آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه کشور، سرپرست سازمان برنامه و بودجه استان هرمزگان، رئیس اداره امور طرحها و برنامهریزی سازمان صمت استان هرمزگان و تعدادی از مسئولان سازمان صمت استان ضمن بازدید از شرکت فولاد هرمزگان، در جریان فعالیتهای این شرکت و دستاوردها و مشکلات آن قرار گرفتند.به گزارش روابط عمومی شرکت فولاد هرمزگان، ابراهیم شاکری زاده، سرپرست سازمان برنامه و بودجه استان هرمزگان، علیرضا رحمتنیا، معاون امور آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه کشور، زینب رضایی، رئیس اداره امور طرحها و برنامهریزی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان هرمزگان به همراه جمعی از مسئولان سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان صمت استان از شرکت فولاد هرمزگان بازدید کردند و در جریان فعالیتهای این شرکت، چالشها و مشکلات و طرحهای توسعهای آن قرار گرفتند.در این بازدید علیرضا کاظمی، معاون تکنولوژی و توسعه شرکت فولاد هرمزگان با اشاره به ظرفیت یک میلیون و 500 هزار تنی تولید تختال در این شرکت، کمبود برق را یکی از مهمترین چالشهای صنعت فولاد کشور عنوان کرد و در ادامه در خصوص وضعیت فولاد هرمزگان به ویژه طرحهای توسعهای گفت: در صورتی که طرح توسعه نورد گرم فولاد هرمزگان اجرایی شود، علاوه بر اینکه شاهد ایجاد ارزش افزوده بالاتر نسبت به محصول میانی خواهیم بود، اشتغال فراوانی هم متناسب با ظرفیت ایجاد شده به وجود خواهد آمد. بر این اساس در سال گذشته کلنگ طرحهای توسعهای متناسب با افزایش ظرفیت را زمین زدیم که برخی از آنها به پیمانکار تحویل داده شدهاند و برخی دیگر در مرحله انتخاب پیمانکار قرار دارند.در ادامه بازدیدکنندگان نقطه نظرات خود را در رابطه با مسائل مطرح شده، ارائه و برخی راهکارهای اجرایی را برای تسهیل مشکلات موجود و تسریع روند طرحهای توسعهای فولاد هرمزگان بیان کردند.
تیم فوتبال ۶ نفره فولاد هرمزگان در مسابقات بین المللی شرکتهای کارگری با شکست همه رقیبان، قاطعانه قهرمان جهان شد و محسن پریزاده از این تیم نیز عنوان ستاره مسابقات را از آن خود کرد.
به گزارش روابط عمومی شرکت فولاد هرمزگان، مسابقات فوتبال ۶ نفره شرکتهای کارگری در مسکو با حضور ۳۲ تیم از سراسر دنیا به صورت حذفی برگزار شد. تیم فولاد هرمزگان با ترکیب بازیکنان و کادر فنی آقایان عارف شبانهگرد، مهدی حمزهئی ماشاری، محسن پریزاده، میلاد قنبری شهسواری، مهران پادار، سعید صادقی، سجاد حسنپور، حسین جعفرزاده، میثم راسته و محمدرضا باهنر در این مسابقات حضور یافت.
این تیم بازی اول با تیم pockocmoc روسیه مواجه شد که ۱ بر صفر به برتری رسید. در بازی دوم نیز فولاد هرمزگان در مصاف با تیم دیگری از روسیه ۴ بر صفر پیروز شد. این تیم در بازی سوم خود بر تیم ونزوئلا با نتیحه ۴ بر صفر پیروز شد. فولاد هرمزگان در دور بعد در بازی با تیم ویتنام ۳ بر صفر به برتری رسید.
تیم فولاد هرمزگان در یکچهارم نهایی با تیم روسیه مسابقه داد که نتیجه بازی در وقتهای قانونی صفر بر صفر مساوی شد اما فولاد هرمزگان در ضربات پنالتی با نتیجه ۳ بر ۲ تیم مقابل را شکست داد.
پیروزیهای تیم فولاد هرمزگان ادامه داشت و این تیم در نیمه نهایی نیز با بهترین تیم روسیه
مسابقه داد که این تیم را با نتیجه ۳ بر ۱ شکست داد.
این تیم در یک فینال تمام ایرانی برابر تیم مس سرچشمه با نتیجه یک بر صفر به برتری و قهرمان جهان شد.
در خاتمه مسابقات، تندیس بهترین بازیکن جهان نیز از تیم فولاد هرمزگان به محسن پریزاده تعلق گرفت
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان :
دکتر معروفخانی مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در پیامی ضمن غرورآفرین خواندن تیمهای ورزشی فولاد هرمزگان قهرمانی تیم فوتبال ۶ نفره را به مردم استان و کارگران شرکت تبریک گفت.
به گزارش روابط عمومی شرکت فولاد هرمزگان، در پیام تبریک عطاالله معروفخانی به مناسبت قهرمانی تیم فوتبال ۶ نفره فولاد هرمزگان در مسابقات جهانی شرکتهای کارگری آمده است:
افتخارآفرینی تیمهای ورزشی فولاد هرمزگان در عرصههای ملی و بینالمللی مایه مباهات و غرور مردم شریف استان هرمزگان و کارکنان و کارگران زحمتکش فولاد هرمزگان است.
حمایت ها از تیمهای ورزشی فولاد هرمزگان به عنوان مسئولیت اجتماعی با تمام توان ادامه خواهد داشت تا تیمهای این شرکت به عنوان نماینده استان هرمزگان در سطوح اول لیگهای ملی و مسابقات بینالمللی حضور داشته باشند.
اینجانب قهرمانی قاطعانه تیم فوتبال ۶ نفره فولاد هرمزگان در مسابقات جهانی کارگری روسیه را محضرمقاممعظم رهبری ، رئیس جمهور محترم و مردمی کشور ، استاندار پرتلاش و جهادی استان هرمزگان ، نمایندگان محترم مردم شریف هرمزگان در مجلس شورای اسلامی ، مردم شریف و نجیب استان هرمزگان ، بازیکنان و کادر فنی تیم ، کارکنان و کارگران زحمت کش فولاد هرمزگان و همه ذینفعان این شرکت تبریک عرض می نمایم و امیدوارم بتوانیم از استعدادهای درخشان و پتانسیلهای این استان در عرصههای ورزش به نحو احسن استفاده کنیم
مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان در پیامی فرا رسیدن ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را به دوستداران حضرتش در جهان به ویژه کارکنان فولاد هرمزگان تسلیت گفت.
به گزارش روابط عمومی فولاد هرمزگان،در پیام عطاالله معروفخانی آمده است:
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
همه ساله با فرا رسیدن ماه محرم،ماه پیروزی خون بر شمشیر،ماه ریخته شدن خون پاک شهیدان کربلا،جوششی تازه در رگهای تاریخ ایجاد میشود و عاشقان و دلباختگان مکتب حسینی و حقطلبان عالم را بیش از پیش عاشق و تشنه محبت اهل بیت میکند.
عاشورا کاملترین و جامعترین صحنه مقابله کفر با ایمان و مبارزه حق علیه باطل است که اثرات این تقابل در همه ابعاد تاریخ و شئون زندگی شیعیان و آزادگان ریشه دوانیده است و عاشورا حماسهای بسیار بزرگ بوده که درک واقعی آن از اندیشههای انسان مادی غیر ممکمن است.
اینجانب فرا رسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان و تاسوعا و عاشورای حسینی را به عموم دوستداران و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت در جهان به ویژه کارکنان مجموعه فولاد هرمزگان تسلیت و تعزیت عرض میکنم.امیدوارم به تاسی از مکتب حسینی،در راه اعتلای این مکتب قدم برداریم و همگی جزو رهروان آن حضرت و شیعیان راستین باشیم
مسوول هماهنگی مقابله با کرونا در بنادر کشور گفت: همزمان با گسترش سویه جدید کرونا (اومیکرون) مقررات پهلوگیری کشتیها در بنادر و کنترل خدمه با سختگیری بیشتری انجام میشود.
در جریان حضور رئیس جمهوری در چابهار، مدیرعامل منطقه آزاد چابهار با اعلام درخواستها و ضرورتهای این بخش گفت که زمان آن رسیده تا رویای بینالمللی شدن چابهار محقق شود.
۶۲ طرح سرمایه گذاری و زیربنایی به ارزشی بیش از ۳۱۰۰ میلیارد تومان در مناطق آزاد تجاری - صنعتی با دستور رئیسجمهور به بهرهبرداری رسید.
معاون امور بندری و اقتصادی سازمان بنادر و دریانوردی اعلام کرد: در صورت برداشته شدن موانع و تحریمها ظرفیتهای بسیاری در بخشهای مختلف بندری از صادرات، واردات، ترانزیت، ترانشیپ و در حوزه لجستیکی و زیرساختی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی خارجی وجود دارد.
رئیسجمهوری اوکراین در هجدهمین روز از حمله روسیه به کشورش، بار دیگر از ناتو خواست در اوکراین "وضعیت پرواز ممنوع" اعلام کند و هشدار داد که روسیه به اوکراین بسنده نخواهد کرد.
رئیسجمهوری اوکراین از حمایتهای بینالمللی قدردانی کرده و از متحدانش درخواست کمک بیشتری کرد.
رهبر جریان صدر عراق در دیدار با رهبران چارچوب هماهنگی شیعیان بار دیگر بر پایبندی خود به دولت اکثریت ملی تاکید کرد. در همین حال، وزیر خارجه عراق نیز از تشکیل دولت کشورش در یک بازه زمانی کوتاه خبر داد.
یک رسانه انگلیسی با اعلام اینکه سرکرده جدید داعش برادر ابوبکر البغدادی است، نام اصلی وی را فاش کرد.