منو

21
سه شنبه, مارس

جزیره کیش این هفته شاهد رویداد "هفته طراحی" با عنوان "خط، تهِ خط" خواهد بود. این رویداد برای بار دوم و به دعوت سازمان منطقه آزاد کیش و میکا گالری در جزیره کیش برگزار می‌شود. این برنامه در سه بخش نمایشگاه، نشست تخصصی و ورکشاپ روی خواهد داد.

در بخش نمایشگاه بیش از صد اثر طراحی و چیدمان از هنرمندان حرفه‌ای و نوظهور به معرض نمایش گذاشته می‌شوند. در این نمایشگاه هنرمندان تلاش کرده‌اند تا سویه‌های معاصری از هنر طراحی و قابلیت‌های بیانی تازه‌ی آن را به نمایش درآورند. در قسمتی از بیانیه نمایشگاه آمده است:

"در این رویکرد با طراحی به منزله‌ی یک هدف و نه یک وسیله روبروییم. طراحی به یک تصویر مستقل بدل می‌شود و نه زمینه ساز یک تصویر. از این منظر در تعریف طراحی بازنگری می‌کند و واکنشی است به نادیده انگاشتن طراحی."

در بخش ورکشاپ هنرمندان به تجربه طراحی و ارتباط آن با عناصر محیطی جزیره می‌پردازند و راه‌هایی برای پیوند طراحی با محیط زیست  راجستجو خواهند کرد.

در کنار نمایشگاه نشست و گفتگویی تخصصی با عنوان " جسم و تصویر" با حضور دکتر امیر نصری، نویسنده و استاد فلسفه هنر، انجام می‌پذیرد.

این رویداد به سرپرستی فرهاد گاوزن، هنرمند طراح و موسس خانه طراحی شکل گرفته است. او که با برگزاری نمایشگاه‌ها و رویدادهای مختلف همواره در معرفی "طراحی معاصر به عنوان هنر مستقل" کوشیده است، این بار نیز به کمک اعضای خانه طراحی و هنرمندان منطقه دست به تجربه دیگری در طراحی معاصر زده‌اند.

نمایشگاه از تاریخ ۲ الی ۸ تیر ماه ۱۴۰۰ در دو مجموعه "میکا گالری" و گالری بین المللی هنر معاصر" شهر کیش برگزار می‌گردد.

" دومین هفته طراحی کیش"  با عنوان « خط ته خط » گالری میکا با حمایت سازمان منطقه آزاد کیش، و همکاری خانه طراحی برگزار میکند در سه بخش (نمایشگاه . کارگاه . نشست تخصصی )

کیوریتور : ،فرهاد گاوزن

سخنران؛ امیر نصری

دبیر اجرائی : محسن مقدسی لاری

زمان :  2 الی 8 تیرماه 1400

ورکشاپ : 3 تیر از ساعت 10 صبح الی 6بعد از ظهر

مکان : گالری میکا

گالری معاصر بین المللی کیش

طراح پوستر : رضا باباجانی

هنرمندان خانه طراحی؛

حسین طادی، امیر محمدزاده، امین تیمار، راحله قوی پنجه، حسین غفوری، آذین رستمی، سحر نهاوندی نژاد، محمدرضا فروهیده، گلناز داوودیان، ونوشه شکری، کیانا پشتیبان، بهنام بخشی، نجمه راسخ و فرهاد گاوزن

هنرمندان منطقه؛

عبدالمهدی بهزادی، سمیه بیات، شیوا نوروزی، علی شوهانی، محسن مقدسی لاری، تیرداد محمدی

عضو شورای سیاستگذاری سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران اعلام کرد که عزم مدیران بر برگزاری این رویداد سینمایی به صورت فیزیکی اما سختگیرانه و محدود در وضعیت کرونا است.

تحقیق ونگارش : ونوشه شکری
پول همه چیز دنیای معاصر را پیچیده می کند و روی همه ناظران تاثیر می گذارند. بیشتر دلالان دوست ندارند در مورد فرایند تعیین قیمت صحبت کنند؛ درست مثل اصطلاح «دلال» صحبت درباره قیمت گذاری در دنیای هنر باعث می شود که تجارت هنر به عنوان یک تجارت روزمره به نظر برسد. می توان نقش های دلالان را اینگونه خلاصه کرد: فراهم کردن امکان خرید آثار توسط مشتریان، کمک به هنرمندان برای مطرح شدن و حمایت مالی و احساسی از هنرمندان.
پول است که به عنوان نیرو محرکه برای ایفای این نقش ها عمل می کند، اما دلال تظاهر می کند که پرداخت ها برایش مهم نیستند.پرداخت مبلغ آثار فقط فرایندی ضروری برای جبران کارهای انجام شده توسط هنرمند و دلال است.هر اثر قیمت خاص خود را دارد . این رقم چگونه  تعیین می شود؟ واضح است که این رقم ارتباطی با هزینه های صرف شده ندارد. سود اولین گزینه ای نیست که دلال هنگام قیمت گذاری در نظر می گیرد. مسئله مهم تر چیزی است که اقتصادانان به آن«سیگنال دادن» می گویند. وقتی در بازاری اطلاعات محدود و معمولا غیرقابل اعتمادند، اولین قاعده این است که سطح قیمت آثار بیانگر اعتبار هنرمند، جایگاه دلال و جایگاه خریدار بالقوه آثار است. قیمت ها نشانگر اندازه اثر، و نه کیفیت و ارزش هنری آن هستند . این مسائل ساده بنظر می رسند، اما این طور نیست. سطوح قیمت مختلف برای آثار مختلف هنرمند باعث می شود که به نظر برسد آثار او انسجام ندارند، به همین دلیل همه آثار باید با اعتبار یکسان ارائه شوند. هرگاه قضاوت در مورد کیفیت اثر دشوار است، قیمت ها بر اساس اندازه اثر تعیین می شوند تا خریدار نسبت به خرید خود اطمینان بیشتری داشته باشد. امروزه این نظامی در صنعت هنرهای تجسمی بخصوص بخش آوانگارد وجود دارد. در زمانه بازاریابی و وسوسه گری و سرگرمی، بهره مندی اقتصادی از اعتبار و بدنامی، دریافت تولید انبوه و حضور همیشگی رسانه های جمعی،گونه ای از اقتصاد شهرت پدید آورده است .

بازار هنر معاصر
به دنبال رشد اقتصادی هنر در سال 2011، بازار هنرهای معاصر نیز ترقی کرد و درآمدش نسبت به 2009 تقریبا ده برابر شد. براساس تخمین آرت اکونومیک بازار هنر معاصر با 351080 معامله در سال 2011 به رقم 955 میلیون دلار دست یافته است. رونق این بخش را می توان به خاطر مشارکت مجموعه دارانی دانست که در سال های اخیر سعی کردند تا آثاری را بخرند که با روحیه زمانه شان همخوان بوده است. در آغاز این دهه، بسیاری از عاملان بازار هنر نسبت به آثار جدید در تردید بودند. از دیدگاه نظری محض، باید همبستگی نزدیکی میان ارزش تاریخی – فرهنگی هنرمند و ارزش بازاری اش باشد. هر اندازه قیمت اثر بالاتر باشد نقشی که هنرمند در تاریخ هنر بازی می کند چشمگیرتر است. اما در واقعیت چنین نیست و فراوان بوده اند هنرمندان بزرگی که سخت می کوشیدند مورد ستایش بازار باشند. مشهورترین این نمونه ها ونسان ونگوگ است، اما می توانیم نمونه دیگری نیز به یاد آوریم؛ در دهه 1960 آثار دو سورئالیست بزرگ، رنه ماگریت و ماکس ارنست، از آثار تازه کاران جوان نیز قیمت کمتری داشت. در حالیکه امروز آثارشان دست کم 500 هزار دلار قیمت دارد.
با این نمونه ها، به راحتی می توان فهمید که قیمت ها در در معرض تغییرات شدیدند. علتش آن است که قیمت هیچ عنصر عینی را مرجع قرار نمی دهد و ممکن است براساس تغییر سلیقه مصرف کنندگان که مشاهده شدنی هم نیست نوسانات پیش بینی ناشده داشته باشد. اما، حتی با فرض اینکه هیچ علتی در کار تعیین قیمت ها دخیل نیست، ناهمخوانی میان قیمت و کیفیت چگونه پدید می آید؟
پاسخ باورپذیر این است: زمانی بازار هنرمند رونق می گیرد که ارزش فرهنگی در نظام هنری پابرجا باشد. اعتبار شخصی هنرمند برای ستاره شدنش اهمیت فراوانی دارد؛ ارزش آثار ستاره های هنری را بالا می برد در عوض بازار آثاری را که اصالت ندارند انا به ظاهر به آثار اصیل می مانند کساد می کند. اعتبار در اثر اطلاعاتی به وجود می آید که مورخان هنری، منتقدان، کیوریتورها و دلال های هنری در اختیار می کذارند؛ این اطلاعات همگی برند هنرمند را بوجود می آورند. برای هنرمندان هویت برند در پیوند با دو عنصر تعریف می شود: هویت تاریخی و هویت سبکی
هویت تاریخی یکی از مهمترین دارایی های هنرمند است. هنرمند وقتی برند می شود که در نظام هنر از طریق منتقدان، جوایز، پاداش ها و کارنمای مهم در موسسات عمومی مشروعیت بدست آورد.
 هویت سبکی از روی مجموعه ای از کدهای سبکی تعیین می گردد که هنرمند پیوسته براساس آنها تولید می کند. البته این تولید طی تکامل خلاقانه اش صورت می گیرد. هنرمند وقتی برند می شود که نامش ویژگی های اثرش را در تصور جمعی زنده کند. در این مرحله هنرمند هویت سبکی متمایزی دارد، در رقابت موجود به وضوح شناخته می شود و دلال او از قدرتی انحصاری برخوردار است. نکته ضروری دیگرامتیاز دادن به آثاری است که بر فضاهای خانگی مناسب اند و کنار گذاشتن آنهایی که بیش از اندازه بزرگ اند و در نتیجه فروش دوباره شان به خاطر تقاضای اندک خیلی سخت تر است. در واقع برای اندازه تابلو آستانه مشخصی وجود دارد (معمولا عرض 150 سانتی متر) که بیش از آن بر قیمت اثر منفی می گذارد.گذشته از اندازه عامل دیگری باید مدنظر قرار داد موضوع است. در این مورد، توصیه می کنند به سراغ آثاری برویم که به سادگی شناخته می شوند، همان هایی که برند ویژه هنرمندند و بهتر آنکه منتشر شده باشند. معتبرترین آثار آنهایی هستند که در کارنماهای معتبر به نمایش درآمده اند، علاقه منتقدان را جلب کرده اند، در تک نگاری ها و نشریات برجسته آمده اند، یا بخشی از مجموعه های مهم خصوصی بوده اند یا در موزه ها به نمایش درآمده اند.
غیر از داده های عینی، جنبه های دیگری نیز هستند که تاثیر شگرفی بر قیمت های هنر معاصر می گذارند. از میان آنها باید به نفوذ منتقدان و رسانه ها اشاره کرد. اگر نقش برخی روشنفکران در موفقیت گروه های آوانگارد قرن بیستمی را در نظر بگیرید، به حتم عامل تازه ای نیست، اما کار منتقد حامی از نیمه دوم قرن بیستم اهمیت ویژه ای یافته است، زیرا منتقد نقش مدیریتی و پیشبردی شاخصی به خود گرفت است. هنرمند از طریق نظام جوایز به چهره ای عمومی تبدیل شده و دسترسی به مجموعه های معتبر خصوصی و کارنماهای بین المللی را برای خود تضمین می کند؛ در نتیجه، اعتبار یا بدنامی اش افزایش یافته و ارزش اقتصادی تولیدش بالا می رود. موزه های هنر معاصر عامل دیگری است که از اواخر قرن بیستم نفوذ رو به رشدی در بازار یافته اند. برخی از آنها که از حمایت دولتی یا خصوصی برخوردارند، نقش اساسی در تقدس بخشی به هنرمندان نوظهور و تعیین موفقیت اقتصادی شان ایفا می کنند.


گزارش و تحقیق : دکتر ونوشه شکری
میراث معماری صنعتی بر طبق بیانیه های مؤسسه های بین المللی آن چیزی است که از گذشته مانده است و ما میتوانیم به طریقی در آینده از آن استفاده کنیم و به آینده انتقال دهیم . میراث معماری صنعتی به ندرت به یک مکان و یا محدود های جدا افتاده محدود می شود ، معمولا شامل مجموعه سایت های مرتبط با هم درچشم اندازی گسترده قابل مشاهده است که حاوی شواهدی از عوامل تولید، انتقال، سازما ندهی و سایر فرایندهای صنعتی است.
میراث صنعتی بیان کننده بخشی از تاریخ معماری وشهری است که جنبه های صنعتی شدن دنیای امروز را نشان می دهد . حفظ آنها نه تنها از لحاظ علمی، بلکه از نظر جنبه های اقتصادی نیز مهم است. سرمایه گذاری و استفاده مجدد از مواریث صنعتی )به خصوص استفاده مجدد فرهنگی( می تواند به عنوان ابزار رشد اقتصادی، فرهنگی و همچنین ایجاد شغل مؤثر واقع شود.
بقایای صنعتی هر کشور گواه فعالیت ها و دستاوردهای تاریخیست که انگیزه های شناسایی و حفاظت از آن را به دنبال می آورد . با تزریق یک کاربری جدید می توان بهره وری اقتصادی، تجدید حیات و میزان رضایتمندی مجموعه را توسعه داد. فرصت استفاده مجدد از میراث صنعتی، ضمن توسعه احترام سرمایه فرهنگی، پایداری اجتماعی را فراهم ساخته و شرایط برای مشارکت های جوامع محلی در حمایت و حفاظت این میراث را ممکن می سازد.در واقع بازآفرینی و باززنده سازی میراث صنعتی، مجموعه اقداماتی اسهت که بخش هایی از میراث صنعتی که در طول زمان به دلایلی دچار افت منزلت اجتماعی و رکود شده مجدداً به زندگی باز گردانده شود. در این فرآیند ممکن است که اختصاص کاربری جدید با نقش سابق خود همراستا بوده و یا در برنامه ریزی مجدد، نقشی جدید را بر عهده گیرند . به این معنا که ممکن است فیزیک و سازمان فضایی بنای حاضر با سازمان فضایی ساختمان کن شباهت داشته ولی رفتار سازمانی فضایی معاصر و هنجارهای حادث شده از آن هیچ شباهتی به آنچه از قبل بوده نداشته باشد و خود از شخصیت و هویتی مستقل برخوردار باشد. سازماندهی نامناسب سلسله مراتب، بازگو می کند که گویای پیچیدگی فرآیند احیاء در بازآفرینی می باشد.
استفاده مجدد از میراث صنعتی در اروپا
ساختمان های صنعتی متروکه در اروپا به طور فزاینده ای به فضای هنر تبدیل می شوند. برخی از آنها بیش از موفقیت تجاری هستند. بسیاری از مراکز فرهنگی و فضاهای هنری ایجاد شده در ساختمانهای قدیمی صنعتی سود چندانی به همراه ندارند. غالباً چنین مراكزی توسط سازمانهای عمومی یا بنیادها اداره می شوند ، بازسازی ساختمان ها با هزینه بودجه شهر ، وجوه بین المللی یا صندوق های اتحادیه اروپا انجام می شود. اما نمونه هایی از پروژه های موفق تجاری وجود دارد. به عنوان مثال ، کارخانه کابل هلسینکی با داشتن 11 نفر ، درآمد زیادی کسب می کند. به اینصورت که دفاتر ، سالن های کنفرانس و کنسرت ، استودیوهای تولیدی و سایر نیازهای کارآفرینان خلاق ، فضاهایی ایجاد شده و اجاره داده می شود.
این مرکز تلفن و کابل برقی سابق اکنون بزرگترین مرکز فرهنگی فنلاند است. در اینجا ، یک جامعه هنری پویا شکوفا می شود: موزه ها ، استودیوها ، گالری ها ، رستوران ها و سالن های اجرا و همچنین جشنواره ها و نمایشگاه ها در این مکان به صورت دایمی برگزار می شود.

کارخانه مرمت شده ای که در سال 1916 ساخته شده است به مرکز هنری
(کارخانه نیشکر ) Fabryka Trzciny تبدیل شده است.این کارخانه یکی از قدیمی ترین تاسیسات پس از صنعت است که در ساحل ورشو قرار دارد. از این ساختمان برای تولید مارمالاد ، مواد کنسرو شده و همچنین به عنوان مکانی برای تولید محصولات لاستیکی استفاده می شده است.
بازسازی 2 سال طول کشید. فضای داخلی معماری قدیمی را حفظ کرده است: دیوارهای مواد اولیه ، شبکه های عنکبوتی کابل ها ، ماشین های تولیدی بر منحصر به فرد بودن این مکان تأکید می کنند. مساحت کل ساختمانها 3 هزار متر مربع است. اکنون یک مرکز هنری ، فرهنگی و آموزشی است و انواع مختلفی از رویدادهای هنری را ارائه می دهد: نمایش های تئاتر ، نمایشگاه ها ، جشنواره های موسیقی ، کنسرت ها و سخنرانی ها. میزان تولید خود این مرکز هنری تقریباً 50٪ از کل فعالیت ها است ، مابقی آنها بصورت مشترک با مشتریان شخص ثالث و با شرایط تجاری انجام می شود.این مرکز هنری یک پروژه خصوصی است. ساختمان کارخانه اجاره داده شده و در خدمت اهداف تجاری است.

یکی دیگر از ساختمان های صنعتی در لهستان اخیراً زندگی دومی به نام Fabryka Sztuki "کارخانه استوکی" پیدا کرده است. این ساختمان در پایتخت صنعتی لهستان - شهر لودز واقع شده است. ایجاد فضای هنری در کارخانه های قدیمی به لطف ادغام چندین سازمان دولتی با شهر امکان پذیر شد. این کارخانه توسط یک برند اداره می شود. شرکا و بنیانگذاران این برند تئاتر Chorea ، مرکز هنری لودز و در همین شهر هستند. به منظور جذب بودجه برای بازسازی ساختمان ، تیم کارخانه استوکی یک برنامه تجاری به نام Art_Incubator (هنر- انکوباتور)تهیه کرد. پول برای بازسازی توسط شهر (50٪) و اتحادیه اروپا (50٪) اختصاص یافته است. این مرکز هنری، مجموعه ای برای اهداف مختلف است: از استودیوی عکس گرفته تا سالن های نمایشگاهی بزرگ
طبق برنامه تجاری پیش بینی شده این پروژه برای حمایت از کارآفرینان جوان خلاق لودز کار می کند. وظیفه اصلی اش این است که به جوانان و افراد خلاق آموزش یک تجارت رقابتی . همه ساکنان کارخانه نماینده شرکتهای کوچک هستند. رقابت برای اجاره دفتر در این کارخانه در سطح رقابت ایده ها انجام می شود تا شاخص های مالی بالقوه. با این وجود ، شرط اجباری برای هر مستاجر ثبت شرکت در شهر لودز و پرداخت مالیات به بودجه شهر است. این کارخانه داراری فضای مختلف و تا حدی تجهیزات کار می باشد. این محوطه مجهز به محل های کار ، کامپیوتر و هر آنچه برای شروع کار ضروری است می باشد. هزینه اجاره دفتر 20 یورو در ماه است. در عین حال ، هر یک از "ساکنان" می توانند به وکلا ، سرمایه داران و سایر متخصصان لازم برای اداره یک تجارت خصوصی مراجعه کنند. حداکثر مدت اجاره دفتر 2سال است. امروز ، در این مکان 26 کارآفرین خلاق مشغول هستند. در میان آنها عکاس ، گرافیست ، مجسمه ساز ، مرکزی برای تولید خلاقانه قرار دارند. این مجموعه به جز اجاره مکان ، روابط مالی با کارآفرینان ندارد. در آینده ، برای جذب سرمایه ، برخی از محل کارخانه برای اجاره دفترها و رویدادها برنامه ریزی شده است.

تحقیق ونگارش : ونوشه شکری
اداره کنندگان و پیش برندگان نظام اقتصادی یک اجتماع همچون هنرمندان درون یک زیست بوم اقتصادی وجود دارند و آنها را می توان مطابق شرایط اقتصادی تفسیر کرد. علاوه بر این و به بیانی دیگر هنرمندان نیز مانند سایر افراد وابسته به اجتماع، نیازمند معاش مادی و اقتصادی هستند  و اجتماع هم نیازمند معاش فرهنگی است، فرهنگ نیز به طور کلی دربردارنده عملکردها و خصایص وابسته به عقلانیت و وجوه هنری بشر هستند؛ لذا چندان نمی توان میان وابستگی ها و درهم تنیدگی های هنر و اقتصاد مرزی قاطع و مشخص در نظر گرفت. درست همانگونه که هنرمندان تغییر می کنند و خود را با نظام های عرضه و فروش تطبیق می دهند، نظام ها هم تغییر می کنند و خود را با هنرمندان تطبیق می دهند. وانگهی هنرمندان می توانند از نظام موجود فاصله گرفته و نظام جدیدی به وجود آورند.
یکی از مهمترین بسترها و ساختارهایی که تعیین کنندگان آثار هنری از آن متاثر هستند، نظام اقتصادی و جریان های وابسته به آن است. قابل انکار نیست که جریان ها و شرایط اقتصادی حاکم بر دنیای هنر و جابجایی کوه های عظیم اسکناس در قبال آثار هنری نه تنها جریان ها و شرایطی تازه را در این عرصه رقم زد، بلکه به صورت جدی پای نظام های دولتی و سرمایه داران خاص را نیز به این عرصه گشود. این واقعیت های اقتصادی اند که اغلب صریح و مستقیم تعیین می کنند که چه چیزی تولید و اجرا شود و به دست مخاطبان برسد. هنرمند در تولید اثر خود از سلایق، تمایلات، تصورات زیبایی شناسانه و انتخاب هایی پیروی می کند که نفوذ قابل اتکایی در نظام اقتصادی هنر دارند. بدیهی است که این روند کالایی شدن هنر، باعث می شود که هنرمند برای معیشت خود در تولیداتش اقتضائات حاکم بر دنیای اقتصاد هنر را لحاظ کند. این مقتضیات به هیچ وجه بی تاثیر بر وضعیت فردی و محتوایی آثار نیستند و در نهایت برای هنرمند هم محدودیت زا هستند و استعدادهای آفرینش گرانه و فردیت او را دچار رکود می کنند.
موسسات و نهادهای فرهنگی به عنوان توزیع کنندگان آثار هنری نقش بسزایی را در ارزش گذاری و به طبع آن قیمت گذاری آثار هنری عهده دار هستند. هنر به مثابه تولید است، در نتیجه وجه اقتصادی بودن هنر یا همان محصول هنری اهمیت پیدا می کند. برخی نظریه پردازان اقتصاد معتقدند « اقتصاد علمی است درباره همه چیز و بعضی چیزهای پیرامون آن با این تعریف می توان گفت که هر پدیده ای می تواند یک امر اقتصادی را رقم بزند» بنابراین هنر نیز از این قاعده مستثنی نیست، بلکه هدف اصلی اقتصادی است که امروز در جهان رایج است و سراسر جهان پیشرفته به این مهم پی برده اند. تا پیش از دهه 1970، کمتر پژوهشی را می توان در خصوص بازار هنر سراغ گرفت. اما پس از اوج گیری بازار مبادلات بین المللی آثار هنری دهه 1980 پژوهش های نظری و تجربی بسیاری در خصوص سرمایه گذاری در هنر، بازار بورس آثار هنری و مدل های قیمت گذاری در حراجی های هنری صورت گرفت. جامعه شناسانی چون« هوارد بکر» نیز به تحلیل نظام تقسیم کار در بازار هنر پرداختند و به نقش عوامل غیر زیباشناسانه بر ارزیابی های هنری و در تهایت قیمت گذاری توجه کردند.
رویکرد به مفهوم قدرت و نظام اقتصادی حاکم بر گفتمان هنری به معنای عام هرگونه اعمال سلطه در شکل سنتی آن نیست. مفهوم اعمال سلطه در شکل سنتی مبتنی بر نگاهی دو وجهی است که متشکل از دو قطب فرماندار و فرمان بردار است. بر این اساس قدرت به مثابه ابزاری تلقی می شود که در اختیار عده ای خاص است که در جهت حفظ منافع خود بر عده ای دیگر اعمال می کنند. در این حالت سوژه آگاه بر اعمال سلطه خود در جهت برخورداری از منافعی خاص است.
نظام مبادلات اقتصادی هنر نیز از این وضعیت مستثنی نیست و در بسیاری موارد خرید و فروش آثار هنری به نوعی اعمال سلطه بواسطه پول هنرمند و اثر اوست. ساختار برخی از حراجی ها و نمایشگاه های هنری خصوصا در کشورهای در حال توسعه ریشه در این قاعده دارد و در برخی مواقع منافع مالی عده ای خاص را ممکن است دنبال کند.
این عده خاص با پتانسیل اقتصادی خود شرایط ورود آثار به این حراجی ها و ممیزه خاص آن را نیز تغییر می دهند. این ممیزی در بسیاری موارد، ملاک و معیار هنر و تاریخ هنر در آن بستر اجتماعی و تاریخ خاص می گردد. در این رویکرد جدید، هنرمند نه چونان نابغه و آفرینشگر، بلکه در مقام شاغل، موضوع پژوهش و مطالعه شد و نقش موزه ها ،نگارخانه ها و خانه های حراج در همپیوندی اقتصاد و هنر موضوع مشترک جامعه شناسان و اقتصاددانان شده است.


گزارش و تحقیق : دکتر ونوشه شکری
اصطلاح هنر چیدمان برای توصیف سازه های وسیع و ترکیبی استفاده می شود ، که اغلب برای یک مکان خاص یا برای یک دوره زمانی موقت طراحی شده اند. هنر چیدمان یک حرکت مدرن است معمولاً هنرمندان چیدمان قطعات را برای مکان های خاص طراحی می کنند . این شیوه به هنرمندان این امکان را می دهد تا به صورت تخصصی هر مکانی را به محیط دلخواه و تعاملی تبدیل کنند.
هنر چیدمان غالباً فضای کل اتاق یا گالری را اشغال می کنند که تماشاگر مجبور است از آن عبور کند تا بتواند کاملاً با اثر درگیر شود. آنچه هنر چیدمان را از مجسمه سازی یا سایر فرم های هنری سنتی متمایز می کند ، تجربه اثر بصورت کاملاً یکپارچه است و نه نمایش آثار هنری جداگانه و فردی. موضوع اصلی در هنر چیدمان تمرکز بر چگونگی ارائه تجربه متفاوت برای مخاطب است.
هنرمندانی چون آلن کاپرو ، از حدود سال 1957 به بعد از این شیوه برای ارائه آثار خود پرداختند. ، اگرچه قبل از آنها نیز ٍآثاری شبیه به این شیوه نیز ارائه شده اند ، مانند کرز شویتترز 1933 ، که محیطی از چندین اتاق در خانه شخصی اش در هانوفر ایجاد کرد. در مصاحبه ای که در سال 1965 منتشر شد ، آلن کاپرو درباره اولین اثر خود گفت:من فقط گالری ها را به سادگی پر کردم ... وقتی در را باز کردید ، خود را در میان یک محیط کامل یافتید ... مواد متنوع بودند: ورق های پلاستیکی ، سلفون خرد شده ، تارهای نوار اسکاچ ، بخش هایی از مینای بریده و داغدار و پارچه های رنگی و ...همچنین پنج دستگاه در سراسر فضا، صداهای الکترونیکی را که من آهنگسازی کرده بودم، پخش می کردند.
از دهه 1960 ایجاد تاسیسات به یک رشته اصلی در هنر تبدیل شده است. این مسئله به طور فزاینده ای از اوایل دهه 1990 رخ داد تا "سقوط" بازار هنر در اواخر دهه 1980 که منجر به تجدید علاقه در هنر مفهومی شد (هنر بیشتر از اشیاء روی ایده ها متمرکز شده بود). مواد متفرقه (رسانه های مختلط) ، نور و صدا برای هنر چیدمان اساسی هستند.
مانند اکثر عناصر و روش هایی که هنر مدرن و معاصر را تشکیل می دهند ، هنر چیدمان به نوآوری علاقه دارد. گرچه شبیه به مجسمه سازی و مربوط به طیف وسیعی از ژانرهای هنری اخیر است، اما عمل همه جانبه روشی بی نظیر برای تجربه هنر ارائه می دهد. برای درک اهمیت چنین شیوه ای ، مهم است که خصوصیات متمایز آن تا تأثیرات هنری اش را درک کنیم.
یک ویژگی مهم هنر چیدمان توانایی آن است که از لحاظ فیزیکی با بینندگان ارتباط برقرار کند. همه مدیوم های هنری توانایی درگیر کردن افراد را دارند ، اما اکثر آنها در تجربه های تعاملی، مخاطب را کاملاً غوطه ور نمی کند. این ویژگی منحصر به فرد علاوه بر تسهیل گفتگو بین ناظران و آثار هنری ، به معنای واقعی کلمه، افراد را به دیدن هنر از منظرهای جدید و متفاوت دعوت می کند .
مقیاس بزرگ
معمولاً هنرمندان قطعات را برای نصب در مکان های خاص طراحی و اجرا می کنند . این ویژگی به آنها این امکان را می دهد تا به صورت تخصصی هر مکانی را به یک محیط دلخواه و تعاملی در مقیاسی وسیع تبدیل کنند. مجسمه های قابل توجه آنها بیننده ها را قادر می سازد تا به طور کامل در محیطی بزرگ و متفاوت غوطه ور شوند. در بسیاری از موارد ، حتی به آنها امکان می دهد تا بنشینند ، بایستند و یا به روش خود فضای اثر را درک و تجربه کنند - توانایی مشخصی که معمولاً در اشکال سنتی هنری دیده نمی شود.
مکانی خاص
برخلاف مجسمه ها ، نقاشی ها و آثاری مشابه ، معمولاً نصب و راه اندازی با مکان های خاصی در ذهن برنامه ریزی می شود ، از اتاق هایی در گالری ها و موزه ها گرفته تا فضای بیرون. با توجه به ماهیت استراتژیک طراحی آنها و منحصر به فرد بودن محیط اطرافشان ، آثار هنری خاص در سایت ، زیبایی و تجربه ویژه ای را تضمین می کنند.
فضای چیدمان می تواند بسته باشد (محدود به یک اتاق انتظار ، آشپزخانه و ...) یا باز باشد (یک پل ، یک میدان گندم ، یک مربع ، یک خیابان ، یک شهر و ...) بنابراین ، هنر امروز با مشخصه مفهوم چیدمان دوباره تعریف می شود.همچنین می توان مفهوم حجم را دگرگون کرد: چیدمان را می توان به عنوان یک شی با اندازه کوچک در یک فضای بسیار بزرگ درک کرد.
معرفی چند نمونه از هنر چیدمان در دنیا
مردان ذوب شده
هنرمند برزیلی نله آیزدو Nele Azevedo تعدادی چهره را از یخ حک کرد و آنها را در پله هایی در میدان مرکزی ژاندارمن قرار داد که در طی حدود نیم ساعت شروع به ذوب شدن کردند.

هنر چیدمان با آب نبات
اینستالیشنی از آب نبات ، پلاستیک و اسباب بازی ها. ترکیبات پیچیده ای از مواد تلفیقی ، که احساس مخاطب درگیر می کند. مخاطب با صداها و بوها و رنگ ها و بافت ها ، استعاره ها و نمادنگاری ها که اغلب به روش های طنزآمیز مورد استفاده قرار می گیرند ، احاطه می شوند.

دو دست بزرگ از هتل کاآگردو Caagredo پشتیبانی می کند
در طول دوسالانه هنر ونیز 2017 ، هنرمند ایتالیایی ، لورنزو کوین ، مجسمه ای غول پیکر را با دو دست بزرگ که از کانال بزرگ بیرون می آمد ، برپا کرد. این مجسمه عظیم به نمایش گذاشته شده توسط گالری Halcyon ، بیانیه جسورانه در مورد اثرات گرم شدن کره زمین عمل می کند. کوین ، که در مجسمه های خود از قطعات بدن - و به ویژه دست ها - استفاده می کند ، از اندام های غول پیکر به عنوان نیرویی از طبیعت استفاده می کند که ساختار جانبی کانال را مهار می کند و در عین حال نیرویی را نشان می دهند. و در نهایت طبیعت به همان اندازه قادر به از بین بردن آن است.

زمینی پر از نور
زمینی پر از روشنایی در مقیاس بزرگ توسط طراح روشنایی بروس مونرو ایجاد شده است. زمین پر از نور با بیش از 15000 چراغ جداگانه تشکیل شده است. این نورها در محیط های متنوعی کاشته شده اند ، نورها به آرامی تغییر رنگ می دهد و زمینه ای نورانی ایجاد می کنند.

تحقیق ونگارش: ونوشه شکری
حراج را می توان بیشتر به عنوان یک فرایند اجتماعی تصور کرد تا یک رویداد. حراج ها نوعی تجارت باستانی هستند، بازارهای پرتحرک و فعالیت های اقتصادی گسترده ای را به خود اختصاص می دهد. حراج های هنری قرن بیستم مکانی برای دیدن و فرصتی برای تماشای یک منظره ، یک مسابقه تازه برگزار شده است. سالن فروش ، عرصه ای است که هنر و پول آشکارا با هم ترکیب شده و از هم جدا می شوند . حراج های هنری مکان هایی خارق العاده هستند و به خوبی تبلیغ می شوند. افراد شیک پوش و افراد مشهوری در حراج دیده می شوند، فروشندگان و مشاوران پیشنهادات قابل توجهی ارائه می دهند .
ساختار طبیعی بازار حراجی ها به این ترتیب است که در سطح بین المللی مرزهای خود را بسوی آثار هنری پرارزش پیش می برند و در سطح داخلی به سراغ آثار هنری با ارزش کمتر، مانند هنر دکوراتیو، می روند. حراجی های بزرگ با این منطق سازگارند. گالری ها وظیفه فرهنگی دارند، زیرا به حمایت از هنرمندانی می پردازند که شهرت چندانی ندارند، اما حراج پدیده ای کاملا تجاری است و بخشی از آثار هنری را عرضه می کند که از پیش بازار قرص و محکمی دارند.
خرید در حراج مناسب کسی است که بازار را به خوبی می شناسند، ذهن اقتصادی قوی و عشق رقابت دارند، می دانند چه می خواهند و به سرعت تصمیم می گیرند. در حراجی های لندن و ساتبیز گران ترین کارها در فروش های عصرانه چکش می خورند . در فروش روزانه شاید آثار درجه یکی هم وجود داشته باشند اما بیشتر به درد مخاطب عام تر می خورد. همه آثاری که در کاتالوگ حراج آمده بین 3 تا 6 روز قبل از فروش به نمایش گذاشته می شوند.
بازار حراج هنر تحت سلطه دو حراج سنتی است ، Christie’sکریستیز ، در 1766 تاسیس شد ، و Sotheby’sساتبیز ، در 1744 تاسیس شد. این خانه ها در بازار دارای یک حق انحصاری هستند و 90٪ سهم بازار هنر بین المللی دارند. از نظر تاریخی ، حراج خصوصی کریستیز تمرکز خود را بر روی فروش اشیا مختلف هنری گذاشته است ، در حالی که ساتبیز پرفروشتر بوده است. این موارد شامل فروش سال 1996 می شود از املاک ژاکلین کندی ، که 34 میلیون دلار درآمد داشت ، و فروش املاک دوک و دوشس ویندزور که در سال 1998 بیش از 23 میلیون دلار انجام شد. "
از سال 2007 به بعد حراجی های بسیاری جهت بازار هنر معاصر گسترده شده است. هر دو حراج کریستیز و ساتبیز در بازار هنر معاصر نیز بسیار قدرتمند هستند. طبق پیش بینی ها ، اعتقاد بر این است که کریستیز بهترین حراج و تحول دیگری در بازار هنر است و باعث گسترش حراج های هنری شده است. کریستیز دارای دفاتر اصلی در لندن و نیویورک است و تا کنون نیز با ۸۵ شعبه دیگر در ۳۳ کشور دنیا به فعالیت خود ادامه داده است. این حراجی همچنین شعبه‌ای در‌ امارات برای خرید و فروش آثار هنرمندان خاورمیانه دارد.گفته می‌شود کریستیز سالانه چیزی حدود ۴ میلیارد دلار درآمد دارد و حدود ۴۰ درصد از فروش آثار هنری جهان در این حراجی صورت می‌گیرد. حراجی انگلیسی ساتبیز، پس از ۳۱ سال فعالیت به عنوان شرکت سهامی عام در بازار بورس نیویورک، به مالکیت بخش خصوصی سپرده شد. این مرکز دارای ۹۰ دفترکار در ۴۰ کشور دنیا است و در سال ۲۰۱۱ م با مجموع فروش ۸/۵ میلیارد دلاری، به عنوان یکی از موفق‌ترین خانه های حراجی های آثار هنری دنیا مطرح شد.
دفتر خاورمیانه حراج ساتِبیز، در قطر واقع شده است که در سال ۲۰۱۶ م هنرمندان ایرانی فروش بسیار قابل توجهی در این حراجی را از آن خود کردند. براساس گزارش‌های خود این مجموعه در لندن سالانه حدود دومیلیارد دلار فروش دارد. کریستیز و ساتبیز حراجی هایی اند که برند شده اند و ارزش افزوده ایجاد می کنند. حراجی های عصرگاهی آنها قیمت هایی در خود تیتر روزنامه ها ایجاد می کنند که باعث شهرت آثار برخی از هنرمندان معاصر می شوند. این دو حراج فروش آثار هنری بالای یک میلیون دلار در انحصار آنهاست. در سال 2006، 810 اثر هنری هر نوع هنر، و نه فقط هنر معاصر با قیمتی بیش از یک میلیون دلار در حراجی فروخته شدند؛ از میان آنها 810 اثر در یکی از دو حراج ذکر شده فروخته شدند. دو حراجی دیگر، فیلیپ دوپوری و بنهامز برای فروش های بالا رقابت می کند، اما برندینگ قدرتمند دو حراج دیگر را ندارند.
حراج معمولا ارزش و مالکیت را تعریف می کند. دلایل مختلفی برای حراجی ها وجود دارد. مهمترین دلیل این است که روش های معمول قیمت گذاری در بازاری مثل هنر معاصر که در آن آثاری منحصر به فرد عرضه می شوند، کارآمد نیستند. یک حراجی به جای ارزش گذاری توافقی فعالیت های هنری، از رقابت و طمع برای دستیابی به بالاترین قیمت ها استفاده می کند. همچنین حراجی ها راهی ساده برای خرید یک اثر از یک هنرمند داغ فراهم می کند. ممکن است خرید یک اثر از یک هنرمند داغ نیازمند ارتباطات، خریدهای قبلی و صرف وقت زیاد در یک فهرست انتظار باشد. رسانه ها نیز توجه ویژه ای به حراجی ها دارند و تمرکز آنها روی مواد فروخته شده بسیار کم است.


گزارش و تحقیق : دکتر ونوشه شکری
اصطلاح هنر چیدمان برای توصیف سازه های وسیع و ترکیبی استفاده می شود ، که اغلب برای یک مکان خاص یا برای یک دوره زمانی موقت طراحی شده اند. هنر چیدمان یک حرکت مدرن است معمولاً هنرمندان چیدمان قطعات را برای مکان های خاص طراحی می کنند . این شیوه به هنرمندان این امکان را می دهد تا به صورت تخصصی هر مکانی را به محیط دلخواه و تعاملی تبدیل کنند.
هنر چیدمان غالباً فضای کل اتاق یا گالری را اشغال می کنند که تماشاگر مجبور است از آن عبور کند تا بتواند کاملاً با اثر درگیر شود. آنچه هنر چیدمان را از مجسمه سازی یا سایر فرم های هنری سنتی متمایز می کند ، تجربه اثر بصورت کاملاً یکپارچه است و نه نمایش آثار هنری جداگانه و فردی. موضوع اصلی در هنر چیدمان تمرکز بر چگونگی ارائه تجربه متفاوت برای مخاطب است.
هنرمندانی چون آلن کاپرو ، از حدود سال 1957 به بعد از این شیوه برای ارائه آثار خود پرداختند. ، اگرچه قبل از آنها نیز ٍآثاری شبیه به این شیوه نیز ارائه شده اند ، مانند کرز شویتترز 1933 ، که محیطی از چندین اتاق در خانه شخصی اش در هانوفر ایجاد کرد. در مصاحبه ای که در سال 1965 منتشر شد ، آلن کاپرو درباره اولین اثر خود گفت:من فقط گالری ها را به سادگی پر کردم ... وقتی در را باز کردید ، خود را در میان یک محیط کامل یافتید ... مواد متنوع بودند: ورق های پلاستیکی ، سلفون خرد شده ، تارهای نوار اسکاچ ، بخش هایی از مینای بریده و داغدار و پارچه های رنگی و ...همچنین پنج دستگاه در سراسر فضا، صداهای الکترونیکی را که من آهنگسازی کرده بودم، پخش می کردند.
از دهه 1960 ایجاد تاسیسات به یک رشته اصلی در هنر تبدیل شده است. این مسئله به طور فزاینده ای از اوایل دهه 1990 رخ داد تا "سقوط" بازار هنر در اواخر دهه 1980 که منجر به تجدید علاقه در هنر مفهومی شد (هنر بیشتر از اشیاء روی ایده ها متمرکز شده بود). مواد متفرقه (رسانه های مختلط) ، نور و صدا برای هنر چیدمان اساسی هستند.
مانند اکثر عناصر و روش هایی که هنر مدرن و معاصر را تشکیل می دهند ، هنر چیدمان به نوآوری علاقه دارد. گرچه شبیه به مجسمه سازی و مربوط به طیف وسیعی از ژانرهای هنری اخیر است، اما عمل همه جانبه روشی بی نظیر برای تجربه هنر ارائه می دهد. برای درک اهمیت چنین شیوه ای ، مهم است که خصوصیات متمایز آن تا تأثیرات هنری اش را درک کنیم.
یک ویژگی مهم هنر چیدمان توانایی آن است که از لحاظ فیزیکی با بینندگان ارتباط برقرار کند. همه مدیوم های هنری توانایی درگیر کردن افراد را دارند ، اما اکثر آنها در تجربه های تعاملی، مخاطب را کاملاً غوطه ور نمی کند. این ویژگی منحصر به فرد علاوه بر تسهیل گفتگو بین ناظران و آثار هنری ، به معنای واقعی کلمه، افراد را به دیدن هنر از منظرهای جدید و متفاوت دعوت می کند .
مقیاس بزرگ
معمولاً هنرمندان قطعات را برای نصب در مکان های خاص طراحی و اجرا می کنند . این ویژگی به آنها این امکان را می دهد تا به صورت تخصصی هر مکانی را به یک محیط دلخواه و تعاملی در مقیاسی وسیع تبدیل کنند. مجسمه های قابل توجه آنها بیننده ها را قادر می سازد تا به طور کامل در محیطی بزرگ و متفاوت غوطه ور شوند. در بسیاری از موارد ، حتی به آنها امکان می دهد تا بنشینند ، بایستند و یا به روش خود فضای اثر را درک و تجربه کنند - توانایی مشخصی که معمولاً در اشکال سنتی هنری دیده نمی شود.
مکانی خاص
برخلاف مجسمه ها ، نقاشی ها و آثاری مشابه ، معمولاً نصب و راه اندازی با مکان های خاصی در ذهن برنامه ریزی می شود ، از اتاق هایی در گالری ها و موزه ها گرفته تا فضای بیرون. با توجه به ماهیت استراتژیک طراحی آنها و منحصر به فرد بودن محیط اطرافشان ، آثار هنری خاص در سایت ، زیبایی و تجربه ویژه ای را تضمین می کنند.
فضای چیدمان می تواند بسته باشد (محدود به یک اتاق انتظار ، آشپزخانه و ...) یا باز باشد (یک پل ، یک میدان گندم ، یک مربع ، یک خیابان ، یک شهر و ...) بنابراین ، هنر امروز با مشخصه مفهوم چیدمان دوباره تعریف می شود.همچنین می توان مفهوم حجم را دگرگون کرد: چیدمان را می توان به عنوان یک شی با اندازه کوچک در یک فضای بسیار بزرگ درک کرد.
معرفی چند نمونه از هنر چیدمان در دنیا
مردان ذوب شده
هنرمند برزیلی نله آیزدو Nele Azevedo تعدادی چهره را از یخ حک کرد و آنها را در پله هایی در میدان مرکزی ژاندارمن قرار داد که در طی حدود نیم ساعت شروع به ذوب شدن کردند.

هنر چیدمان با آب نبات
اینستالیشنی از آب نبات ، پلاستیک و اسباب بازی ها. ترکیبات پیچیده ای از مواد تلفیقی ، که احساس مخاطب درگیر می کند. مخاطب با صداها و بوها و رنگ ها و بافت ها ، استعاره ها و نمادنگاری ها که اغلب به روش های طنزآمیز مورد استفاده قرار می گیرند ، احاطه می شوند.

دو دست بزرگ از هتل کاآگردو Caagredo پشتیبانی می کند
در طول دوسالانه هنر ونیز 2017 ، هنرمند ایتالیایی ، لورنزو کوین ، مجسمه ای غول پیکر را با دو دست بزرگ که از کانال بزرگ بیرون می آمد ، برپا کرد. این مجسمه عظیم به نمایش گذاشته شده توسط گالری Halcyon ، بیانیه جسورانه در مورد اثرات گرم شدن کره زمین عمل می کند. کوین ، که در مجسمه های خود از قطعات بدن - و به ویژه دست ها - استفاده می کند ، از اندام های غول پیکر به عنوان نیرویی از طبیعت استفاده می کند که ساختار جانبی کانال را مهار می کند و در عین حال نیرویی را نشان می دهند. و در نهایت طبیعت به همان اندازه قادر به از بین بردن آن است.

زمینی پر از نور
زمینی پر از روشنایی در مقیاس بزرگ توسط طراح روشنایی بروس مونرو ایجاد شده است. زمین پر از نور با بیش از 15000 چراغ جداگانه تشکیل شده است. این نورها در محیط های متنوعی کاشته شده اند ، نورها به آرامی تغییر رنگ می دهد و زمینه ای نورانی ایجاد می کنند.


گزارش و تحقیق : دکتر ونوشه شکری
حمام های کاراکالا Terme di Caracalla
حمام ها"terme" به زبان ایتالیایی و"thèrmai" به یونانی به معنی "چشمه های آب گرم" یک سرویس بهداشتی عمومی و همچنین یکی از اصلی ترین اشکال سرگرمی در رم بود. حمام ها فقط برای استحمام ، ورزش و بهداشت شخصی نبودند بلکه مکان هایی برای دیدار ، قدم زدن و مطالعه بودند. در این گزارش به بررسی حمام های کاراکالا در ایتالیا می پردازیم که یکی از بزرگترین مکان های باستان شناسی در رم است وامروزه به موزه تبدیل شده و برای بازدید عموم باز است.
همانطور که از نام آن پیداست ، امپراطور کاراکالا ،این حمام ها را در قرن 3 میلادی در قسمت جنوبی شهر بنا کرد. برای رساندن آب به این ساخت و ساز عظیم ، شاخه ویژه ای از قنات آکوآ مارسیا Aqua Marcia ساخت که نام آن را از خانواده امپراطوری گرفت. این پروژه عظیم تنها به لطف فناوری پیشرفته و صدها برده و در طول 5 سال به پایان رسید. نویسنده لاتین ، پولمیوس سیلویسPolemius Silvius ، این حمام ها را یكی از هفت عجایب روم خواند. این نوعی پروژه ریسک پذیر و باشکوه بود که معماری رومی آن را به خوبی انجام داد: سقف هایی با طاق های عظیم و دهانه های بزرگ ، همه در کنار هم ساختمانهای دیدنی و متناسب با نسبت های باورنکردنی ایجاد کرده اند. این ساختارها که تا به امروزه زنده مانده اند ، حتی اگر عنصر اساسی «آب» دیگر در درون آنها جریان نداشته باشد ،هنوز هم خارق العاده هستند. این حمام ها در واقع برای استفاده گسترده مردم در محلات اطراف توسط امپراطوری ساخته شده که تمایل به جلب رضایت مردم داشته است. ورودی در هر ساعت از شبانه روز رایگان و در دسترس بود
این مکان روزانه بیش از 6000 نفرگنجایش داشت. مجتمع معماری حمام های کاراکالا در یک محوطه مستطیل شکل قرار گرفته بود ، که هر طرف آن بیش از 400 متر طول داشته که دسترسی اصلی آن در ضلع شمالی بوده است. حمام ها علیرغم شکل ظاهری خاص خود ، عمدتاً مورد توجه افراد طبقه کارگر بودند چون افراد مرفه معمولاً در خانه های خود حمام خصوصی داشتند.
معابر و سالن های مرکزی بزرگ توسط سقف های طاقدار عظیم پوشانده شده بود. این سالن ها دارای دو ردیف پنجره بزرگ بود که در معرض نور خورشید قرار داشتند.
استخرها توسط مخازن عظیمی تغذیه می شدند که می توانستند تا 80.000 متر مکعب آب نیز در خود جای دهند. سقف های بالای استخرها با کاشی های شیشه ای رنگی تزئین شده بودند.
برای گرم کردن آن ، اجاق گازهای زیرزمینی بسیار بزرگی وجود داشتند که هوای گرم را از طریق فضاهای زیر طبقات پخش می کردند. اجاق ها با مقادیر باورنکردنی از چوب تغذیه می شدند و رومی ها متأسفانه به دلیل استفاده بی رویه قطعات عظیمی از اراضی جنگلی معروف بودند.
اتاق های زیر زمینی
در زیر طبقات حمام ها فضاهای خدماتی وجود داشت که امکان مدیریت حمام ها به دور از چشم مشتریان خود را فراهم می کرد. مجموعه پیچیده ای از اتاق های زیر زمینی که در حال حاضر قابل بازدید نیستند ، یک نمای فوق العاده را ارائه می دهد: اجاقهای عظیم و فضای ذخیره سازی چوب و کوره ها جهت گرم کردن آب برای حمام های گرم و سونا ، و همچنین کارخانه و سیستم تنظیم آب و سایر سازه ها ، در این فضای جالب زیرزمینی با بیش از سه متر ارتفاع نگهداری می شدند. برای جلوگیری از پوسیدگی کف چوبی زیرزمین ، پنجره های سقفی ساخته بودند که باعث ایجاد جریان هوابه داخل می شد.
در طول سال ها ، حمام های حرارتی بارها و بارها احیا شدند تا اینکه سرانجام در 537 کار خود را برای همیشه متوقف کردند.
موزه جدید
در دسامبر 2012 در زیرزمین حمام های کاراکالا در سایت باستان شناسی در رم موزه جدیدی افتتاح شد. این موزه که توسط وزارت باستان شناسی دولت ایتالیا اداره می شود ، چهل و پنج قطعه بزرگ باستان شناسی را در خود جای داده است ، که قبلاً هرگز به صورت عمومی نمایش داده نشده بودند.
نمایشگاه دائمی این موزه ، که توسط معمار فابیو فرونساری Fabio Fornasari طراحی شده است ، با هدف نشان دادن چگونگی استفاده مردم رم از سالن های گرمایشی در گذشته است ، که این موضوع را با استفاده از عناصر ، مواد و رنگ هایی که به دقت انتخاب شده اند برای برانگیختن نقش و اهمیت آب در حمام های روم باستان بخوبی به نمایش درآورده است.
آثار باستانی در موزه با دقت داخل قاب های فلزی بزرگ قرار گرفته اند تا بازدید کنندگان بتوانند هر قطعه را با جزئیات تماشا و مطالعه کنند ، که البته این آثار در پس زمینه ای چشمگیر از ساختار تزیینی جذاب و پیچیده ای از حمام کاراکالا قرار گرفته اند.
آثار به نمایش در آمده در این موزه ، شامل سرستون های غول پیکر از هرکول ، ونوس و مارس و به صورت فیگوراتیو می باشد که در فریگیداریوم frigidarium (اتاق سرد) و ناتاسی natatio (استخر) یافت می شود ، همچنین این مجموعه دارای قطعاتی از حجاری و نقوش برجسته بزرگ است که کاراکالا برای یادبود فعالیت های رزمی خود ، از ستون مارکوس اورلیوس الگوبرداری کرده بود . این نقش برجسته ها ، مبارزات مختلفی را علیه مردم شمالی در حدود سال 200 میلادی به ثبت رساند و صحنه هایی از نبردها و زندگی نظامی را نشان می دهد.
معمار فابیو فروناری ، مسئول طرح و مفهوم نمایشگاه ، درک عمیقی از تعلق خاطرش را در این پروژه ارائه داد. هنگامی که برای اولین بار از زیر زمین پایین آمد ، ناگهان خود را در یک محیطی وسوسه انگیز و پر از فرصت پیدا کرد .هرچند در نگاه اول مانند هر تونل زیر زمینی قدیمی ، بدون هیچ گونه نشانه ای از پیچیدگی و هوشمندی برای ساخت یک گالری بود.
کف مرطوب ، آب و خاک که دیوارها را شسته بودند ، این ایده را به وجود آورد تا شکوه و عظمت قبلی حمام ها را احیا کند: تنها عنصر مفقود شده ، خود آب بود. او تصمیم گرفت تا آب خاطره انگیزترین شهر ابدی ، آب فونتانا دی تروی Fontana di Trevi را کشف کند. در این مرحله ، او تأثیر خاص رنگی را که آب قیمتی با آن باید جریان می یابد راپیدا کرد ، رنگی که حتی می تواند با آلودگی ظاهر شود ، اما در سطح عمیق تری می تواند روی ستونها منعکس شود و استحکام آنها را تقویت می کند: این رنگ "گلیکو"بود (آبی سبز ). برای ایجاد جلوه دلخواه ، قسمتهای رنگی با کمی خاك و لایه ای نازك از رزین و... ترکیب کرد تا به سطح آب نمادین ظاهر حرکتی داده شود. سکوهایی که از زیر آن روشن شده و با روکش جدید پوشانده شده اند ، تا حدی برای روشن کردن ستون های کاذب با سرستون های عظیم مورد استفاده قرار می گیرند. قفسه های این نمایشگاه با نشان دادن قطعاتی از دیوارهای اصلی سالن های بدنسازی حمام، به جای ساخت و ساز صرف ، حس همان مکان تاریخی را در ذهن ایجاد می کند.
برای راحتی 6000 تا 8000 نفری که هر روز از این مجتمع بازدید می کنند همه چیز فراهم است. وسایل مرمری نیز در سال 1996 از جاهای مختلف بازگردانده شد این قطعات با ارزش از ترس سرقت وبه مدت 16 سال در زیر زمین نگهداری شدند تا اینکه دوباره بتوانند به مردم عرضه شوند

پرویز پورحسینی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران بامداد امروز جمعه ۷ آذر بر اثر ابتلا به کرونا و در سن ۷۹ سالگی چشم از جهان فروبست.

گزارش و تحقیق : دکتر ونوشه شکری

سایت موزه ها، محوطه های باستانی و سایت های تاریخی را در برمی گیرند که فصول مختلف کاوش های باستان شناسی را طی کرده اند و هدف از آن معرفی برخی از آثار مورد نظر است و آنچه در این رابطه با اهمیت به نظر می رسد در درجه اول، نوع معرفی و کیفیت های آن و نیز ابزارهایی است که در این معرفی مورد استفاده قرار می گیرند و بعد از آن، دسته بندی آثار تاریخی ؛ به ویژه آن دسته از آثاری که در محدوده این طرح قرار می گیرند. سایت موزه در یک تعریف کلی به موزه هایی اطلاق می شود که در محل و ترکیب با یک محوطه(سایت) تاریخی شکل گرفته، البته تنها به موزه هایی که مرتبط با آثار تاریخی و باستانی است اطلاق نمی شود، بلکه طیف گسترده ای از جمله محیط و منظر پیرامونی آثار را نیز شامل می شود.

یک سایت موزه باستان شناختی به عنوان خانه – موزه ای است که مواد و اشیاء کشف شده از کاوش های باستان شناختی یا سایر پژوهش های روشمند را به نمایش می گذارد. بنابراین یک سایت موزه باستان شناختی می تواند یک موسسه غیر انتفاعی دائمی برای ارائه خدمات به جامعه و توسعه آن تلقی شود که می تواند در مکان محوطه باستان شناختی یا کنار آن تاسیس شود. یک سایت موزه باستان شناختی از مدارک، پژوهش ها، میراث فرهنگی منقول یک اجتماع و همچنین آثاری که در نتیجه کاوش یا بررسی باستان شناسی بدست آمده است؛ با اهداف حفاظت، مستند سازی، مطالعه، تفسیر و آموزش، اداره و مدیریت می شود.

یکی از این سایت موزه ها آکروپولیس است که توجه به نوع استفاده از این سایت موزه می تواند راهگشای خوبی برای کسانی باشد که به میراث فرهنگی کشور توجه داشته وبه آن می پردازند.

آکروپولیس

از قرن نوزدهم گزارشاتی که در مورد پارتنون ، توسط باستان شناسان، معماران، سیاستمداران و روشنفکران تهیه شده بود، غالبا آن را به عنوان یک بنای یادبود توصیف کرده اند گویی که از زمان باستان تاکنون هرگز تغییری نکرده است. بازسازی و تغییرات پارتنون سفید برای مدت زمان طولانی ادامه داشته است، حتی شواهد و داده های علمی نیز به وضوح تحول ساختمان را در گذشت زمان نشان می دهند. علیرغم اینکه قبلاً معلوم شده بود که این بنای تاریخی در طی ادوار،مورد استفاده های مختلف قرار گرفته است .نخستین موزه آکروپولیس در ابتدا در سال 1874 بنا به برنامه های پاناگیس کالکوس (78- 1810) ساخته شد و آثار باستانی و یافته های باستانی از محل آکروپولیس در آن قرار گرفت. به زودی آشکار شد که موزه اولیه ساخته شده برای نمایش همه اشیاء به اندازه کافی بزرگ نیست. تمهیدات بعدی در اواخر قرن نوزدهم به آن اضافه شد و بنای جدید جایگزین بنای قدیمی در سال 1953- 1956 شد. این بنا توسط پاتروکلوس کارانتینوس (763 - 1903) ساخته شده و در سال 1956 افتتاح شد. نمایشگاه دائمی آن در سال 1964 و زیر نظر باستان شناس و مسئول موزه آکروپولیس، یانیس میلیادیس (1875-1995) به پایان رسید.

سرانجام ، در سال 2000 ، مسابقه بین المللی برای طراحی یک موزه جدید ، برای آکروپولیس برگزار شد. برنده معمار سوئیسی مستقر در نیویورک برنارد تسوومی به همراه دفتر معماری محلی مایکل فوتیادیس بود که به یشنهاد او موزه جدید ساخته و در سال 2007 افتتاح شد ، درنهایت این مکان بعد از انتظار طولانی ، آتن را به یکی از مشهورترین اماکن باستانی جهان مبدل کرد.

یکی از مسائلی که معماران باید با آن کنار می آمدند و یکی از دلایل روند طولانی ساخت موزه در آن مکان ، وجود کاوش های باستان شناسی در محل بود. اگرچه این موزه در بالای آکروپولیس واقع نشده است ، اما چون در حاشیه جنوب شرقی آن قرار دارد ، اماکن مسکونی مهم با قدمت دوران برنز تا اوایل مسیحیت در منطقه ماکریانی،در محلی که برای ساخت موزه برنامه ریزی شده بود، کشف شد. براساس گفته های آرگیرو لوکاکی، موزه جدید آکروپولیس به عنوان یک مدار چند قطبی بین آکروپولیس ، جامعه معاصر یونان و موجودیت خودش عمل کرده و ابعاد فیزیکی و روانی هر یک را تجسم می کند

کاوش های در محل از طریق یک برش بزرگ که در تخته کف درست قبل از ورودی اصلی موزه ساخته شده قابل مشاهده است.

کاوش های باستان شناسی: سفر آغاز می شود

ساختمان موزه شامل سه سطح اصلی و یک اشکوب است. سازه مدرن "شناور" بر روی حفاری ها در همان محل ، با پشتیبانی از ستون های بتونی مسلح با دقت ساخته شده تا با محل حفاری تداخل پیدا نکند. می توان مکان باستان شناسی را تا حدودی زیرزمین واقعی ساختمان جدید دانست

این کاوش ها در حال حاضر در دسترس عموم قرار ندارد. با این حال ، بازدید کنندگان تا حدودی می توانند حفاری ها را از کف شیشه ای که در ورودی موزه بروی آن ساخته شده، مشاهده کنند. قرار است که در آینده نزدیک به طور کامل در دسترس عموم قرار گیرد.طبقه همکف شامل لابی ، فضاهای نمایشگاه موقت ، خدمات بازدید کننده و سالن اجتماعات است. ارتباط بصری با کاوش ها باعث می شود تا این سطح اولین مرحله از یک سفر تاریخی باشد که معمار تسوومی هنگام طراحی معماری موزه با دقت آن را برنامه ریزی کرده است.

نمایشگاه دائمی: یک سفر مدور در فضا و زمان

موزه آکروپولیس مجموعه ای خارق العاده از مجسمه ها را در خود جای داده است ، که از یونان باستان تا دوران روم و تا حدود پانزده قرن قدمت دارد که در پنج لایه به ترتیب زمان قرار دارد.

بازدیدکنندگان از طریق یک رمپ شیشه ای بزرگ ، مشرف به کاوش های زیرین و هم مرز با آثار باستانی کشف شده در دامنه آکروپولیس ، به سطحی می رسند که در آن نخستین گالری مختص به دوره "آرکائیک" ازدوره هنری یونان و نمایشگاه های باستان شناسی آن را نشان می دهد.

سپس ، از طریق یک راه پله ، مسیر بازدید تا بالاترین سطح موزه ادامه می یابد ، که در آن گالری پارتنون قرار دارد و مسیر حرکت بازدیدکنندگان به گونه ای طراحی شده که مطابق با مسیر حرکت در پارتنون است و مجسمه های مرمری نیز آنگونه چیده شده اند که در همان ابتدای ساختشان در معبد قرار داشتند.

کتیبه معروف پارتنون در قلب گالری به نمایش گذاشته شده است. بخشی از قطعات این کتیبه اصل و بخش دیگر آن در لندن ساخته شده است .

از طریق پنجره های بزرگ ، آثار هنری آکروپولیس و پارتنون رابطه مستقیمی برقرار می کنند.از سطح بالای موزه ، مسیر ادامه می یابد ، به مرور زمان پیش می رود و به سمت پایین می رود ، جایی که آثار مربوط به دوره کلاسیک روم نمایش داده می شوند ، درنهایت به طبقه ورودی باز می گردند و بدین ترتیب مسیر حرکت نمایشگاه در فضا و زمان به اتمام می رسد.

یک ساختمان پر از نور روز

استفاده از نور روز با دقت برنامه ریزی شده و یک مؤلفه اساسی در طراحی توسط معمار تسومی بوده است.از آنجا که موزه آکروپولیس ، تا حد زیادی موزه مجسمه ها است و با توجه به اینکه می توان بسیاری از آثار را از همه طرف مشاهده کرد، به نورپردازی مناسب نیازمند بود راه حل ارائه شده توسط معماران این بود كه نورپردازی پراكنده محیطی را از طریق مجموعه ای از دهانه ها با شیشه كامل در كل محیط گالری ها اجرا كنند. گالری پارتنون نیز توسط چراغهایی روشن شده است. برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد از تابش شدید خورشید ، به ویژه در تابستان ، چنین دهانه هایی با عایق شیشه ای بسیار کارآمد مجهز شده بودند.

برنامه ها و خدمات موزه

موزه آکروپولیس ، نمایشگاه های موقت ، تورهای مشخص و فعالیت های آموزشی را برگزار می کند. در کنار فضاهای نمایشگاهی ، ساختمان موزه ، شامل یک سالن اجتماعات ، یک فروشگاه ، یک کافه و یک رستوران با یک تراس پانوراما با مشرف به آکروپولیس است.